امپراتور

﴿ عناوین و القاب سلطنتی و اشرافی در اروپا ﴾ |
---|
![]() |
اِمپِراتور[الف] (به لاتین: Imperator) یک عنوان سلطنتی لاتین است که در طول تاریخ توسط بسیاری از فرمانروایان اروپایی استفاده شده است. این عنوان در آغاز برای فرماندهان بزرگ ارتش روم باستان بهکار میرفت؛ ولی با سلطنتی شدن روم و از آنجا که شخص فرمانروا فرماندهٔ ارتش روم نیز بهشمار میآمد، این عنوان در معنای پادشاه بهکار برده شد. عنوان امپراتور برای پادشاه مردی استفاده میشود که بر یک امپراتوری حکومت میکند. به زنان امپراتور امپراتریس گفته میشود.
کاربرد این لقب به فقط روم باستان محدود نشد و پس از سقوط امپراتوری روم و در اروپای قرون وسطی نیز امپراتوران بیزانس و روم مقدس انحصار استفاده از این عنوان را در شرق و غرب اروپا در اختیار داشتند. عنوان امپراتور در تاریخنگاری مدرن بهطور عام و کلی برای توصیف پادشاهان تاریخ چین، ژاپن، هند، ایران، اتیوپی، اینکاها، آزتکها و غیره استفاده می شود. بهطور کلی، امپراتور بالاترین افتخار و عنوان سلطنتی و بالاتر از پادشاه یا دیگر عناوین در نظر گرفته میشود. در حال حاضر، تنها ژاپن دارای مقام امپراتوری و ناروهیتو تنها امپراتور جهان است.
واژهشناسی
[ویرایش]«امپراتور» یک واژهٔ لاتین است که عنوان سرداران روم باستان بوده است. به نوشتهٔ لغتنامه دهخدا، ابتدا در روم سپهسالار قشون را امپراتور میخواندند و در روزگاران بعد، چون پادشاهان روم فرماندهی قشون را نیز در اختیار داشتند، این عنوان با پادشاه توأم گردید. در فرهنگ ناظم الاطباء امپراتور چنین تعریف شده: «یک پادشاه مقتدر، مستقل و صاحب تاج و تخت که بر ممالک و نواحی [گوناگون] سلطنت کند.»[۱] به نوشتهٔ واژهنامه برخط ریشهشناسی، ریخت انگلیسی امپراتور (emperor) برگرفته واژهٔ empereor در فرانسوی باستان به معنی «رهبر» و «فرمانروا» است که خود از واژهٔ لاتین imperator به معنی «فرمانده»، از ریشهٔ imperare به معنای «فرمان دادن» میباشد.[۲]
کاربرد
[ویرایش]در روم باستان و بیزانس
[ویرایش]
در ابتدا، واژهٔ امپراتور به هر فرماندهٔ رومی کامیاب در جنگ از سوی کومیتا کوریاتا اطلاق میشد. بنابراین، در اصل نه یک عنوان رسمی، بلکه یک لقب بود. با این حال، در اواخر جمهوری روم (حدود: ۵۰۹–۲۷ پ.م)، این واژه به عنوان افتخاری ویژهای تبدیل شده بود که توسط سربازان پیروز یا با رأی سنای روم، به عنوان پاداشی برای خدمات برجستهٔ ژنرال پیروز به وی اعطا میشد و با این معنا همچنان تا پیش از دوران امپراتوری مورد استفاده قرار میگرفت.[۳] با این وجود ژولیوس سزار پس از دریافت لقب امپراتور از سوی سنا، جلوهای دیگر بدان بخشید و آن را به صورت یک «نام مستعار» (به لاتین: prænomen) و بیانگر «قدرت مطلق نظامی روم» در نظر گرفت. پس از وی به همان شیوه و با اهمیتی مشابه، سنا عنوان امپراتور را به فرزندخواندهاش آگوستوس اعطا کرد. تیبریوس و کلودیوس آن را نپذیرفتند؛ اما پس از آنها لقب امپراتور به عنوان سلطنتی پادشاه روم تبدیل شد که بهطور رسمی و منظم استفاده میشد و در نهایت جایگزین نام پرینسپس شد.[۳] هنگامی که زبان یونانی تنها زبان امپراتوری روم شرقی شد، امپراتور گاهی به «باسیلیوس» (به یونانی: βασιλεύς) و گاهی «اتوکراتور» (به یونانی: αὐτοκράτωρ) نیز ترجمه میشد. باسیلیوس عنوان یک حاکم بزرگ بود و اتوکراتور بهویژه به قدرت استبدادی حاکم اشاره میکرد که شخص امپراتور در اختیار داشت. ژوستینین یکم از اتوکراتور برای عنوان رسمی خود و از باسیلیوس به عنوان اصطلاح رایج استفاده میکرد.[۴][ب]
در اروپا
[ویرایش]
پس از سقوط امپراتوری روم و در اروپای قرون وسطی، شارمانی کبیر با هدف احیای امپراتوری روم عنوان امپراتور را بهکار برد[پ] که توسط جانشینان فرانسوی، ایتالیایی و آلمانیاش، ازجمله امپراتوران روم مقدس، تا زمان کنارهگیری امپراتور فرانسیس دوم در سال ۱۸۰۶ استفاده شد.[۵] شارلمانی پادشاه فرانکها و لومباردها، در روز کریسمس سال ۸۰۰ میلادی، به دست پاپ لئون سوم در رم به عنوان امپراتور تاجگذاری کرد. از آن پس تا سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳، تنها دو امپراتور در جهان وجود داشت: امپراتور بیزانس در شرق و امپراتور مقدس روم[ت] در غرب.[۶] تجزیهٔ امپراتوری فرانک به پادشاهیهای مجزا، منجر به انتقال عنوان امپراتور در سال ۹۶۲ به فرانک شرقی در آلمان تحت پادشاهی اتوی یکم شد که پادشاه ایتالیا نیز بود. از آن پس تا سال ۱۸۰۶، اگرچه همهٔ پادشاهان آلمان تاجگذاری شده توسط پاپ امپراتور نبودند، هیچ امپراتوری وجود نداشت که پادشاه آلمان نباشد؛ بنابراین، در عمل رسیدن به تاج و تخت آلمان برای دستیابی به عنوان امپراتور ضروری بود.[۶] دکترین امپراتوری در اوایل قرون وسطی شکل گرفته بود. مطابق آن، اگرچه شخص امپراتور در آلمان انتخاب میشد، تا زمانی که در شهر مقدس (رم) و به دست شخص مقدس (پاپ) تاجگذاری نمیکرد، نمیتوانست بهطور رسمی از عنوان امپراتور استفاده کند. از این رو، فرمانروای روم مقدس اگرچه به محض بر تخت نشستن قدرت کامل امپراتوری را در آلمان و ایتالیا به دست میگرفت، تا زمان تاجگذاری در رم صرفاً خود را «پادشاه رومیان» (به لاتین: Romanorum rex semper Augustus) مینامید.[۵] در سال ۱۵۰۸، هنگامی که ماکسیمیلیان یکم نتوانست در رم تاجگذاری کند، از سوی پاپ ژولیوس دوم اجازه یافت تا خود را «امپراتور منتخب» (به آلمانی: erwählter Kaiser) بنامد.[ث] این عنوان توسط فردیناند یکم و همهٔ امپراتوران پس از او، بلافاصله پس از بر تخت نشستن در آلمان استفاده شد و تا سال ۱۸۰۶ عنوان رسمی و سختگیرانهٔ آنها بود که همیشه در اعلامیهها و سایر اسناد رسمی ذکر میشد.[۵]
بر اساس نظریهٔ قرون وسطی: «تنها یک امپراتور در جهان وجود داشته و میتوانست وجود داشته باشد که نایب مستقیم خدا، نمایندهٔ وحدت نوع بشر و مردم مسیحی در جنبهٔ دنیوی آن بود». برخلاف پاپ که دقیقاً همین موقعیت را از جنبهٔ معنوی داشت. از این رو در آن اعصار، پادشاهان و نویسندگان اروپای غربی اصولاً عنوان امپراتوران بیزانس را که در قسطنطنیه سلطنت میکردند نمیپذیرفتند؛ اگرچه ممکن بود گاهی آن را رسمیت بشناسند. در اروپای شرقی نیز به همین شکل، مشروعیت امپراتور در غرب را انکار میکردند و معتقد بودند که امپراتوران روم مقدس صرفاً متجاوزان آلمانی هستند که قلمرو امپراتوری روم غربی را به تسخیر خود درآوردهاند.[۶][ج]
در خارج از حوزهٔ نفوذ آلمان و فرانکها، گاهی پادشاهانی که بر بیش از یک پادشاهی سلطه مییافتند، عنوان امپراتور را به خود اختصاص میدادند؛ مانند سانچو سوم پادشاه ناوار که پس از ضمیمه کردن پادشاهی لئون در سال ۱۰۳۴ خود را «امپراتور اسپانیا» نامید، آلفونسوی ششم، پادشاه لئون و کاستیا که خود را «امپراتور دو دین»[چ] خواند و آلفونسوی هفتم که در سال ۱۱۳۵ لقب «امپراتور تمام اسپانیا» را به خود داد. در شرق، تزار روسیه پتر کبیر در سال ۱۷۲۱ (پس شکست دادن امپراتوری سوئد) عنوان سلطنتی روسیه را از «تزار تمام روسیه» به «امپراتور تمام روسیه» تغییر داد. پس از انقلاب فرانسه، ناپلئون بناپارت در سال ۱۸۰۴ خود را «امپراتور فرانسه» خواند. ادعای او مبنی بر جانشینی شارلمانی، همراه با کنفدراسیون راین تحت فرمانش در آلمان، تهدیدی برای امپراتوری مقدس روم و دودمان هاپسبورگ بود. با درک این وضعیت، فرانسیس دوم برای حفظ مقام امپراتوری، عنوان «امپراتور موروثی اتریش» (به آلمانی: erblicher Kaiser von Österreich) را پیش از آن که روم مقدس به دست ناپلئون در سال ۱۸۰۶ منحل شود، به خود داد. جانشینان او تا سقوط امپراتوری اتریش-مجارستان در سال ۱۹۱۸، این عنوان را حفظ کردند. در فرانسه، ناپلئون سوم از سال ۱۸۵۲ تا زمان برکناریاش در ۱۸۷۱، سومین و آخرین امپراتور فرانسه بود. در آلمان، بین سالهای ۱۸۷۱ و ۱۹۱۸ پادشاهان پروس شامل ویلهلم یکم، فردریش سوم و ویلهلم دوم، قیصر یا همان امپراتور آلمان بودند. در بریتانیا، ملکه ویکتوریا عنوان «امپراتریس هند» را در سال ۱۸۷۶ به خود داد؛ اما نوهاش جرج ششم، پس از استقلال هند عنوان امپراتور را از دست داد.[۶]
دیگر موارد
[ویرایش]
بهجز در اروپا، پادشاهان دیگری هم با عنوان امپراتور وجود داشتهاند. این واژه اصطلاحاً برای توصیف بسیاری از پادشاهان غیراروپایی هم بهکار میرود. ژان ژاک دسالین از سال ۱۸۰۴ تا ۱۸۰۶ امپراتور هائیتی بود، شاهزادگان دودمان براگانسا از سال ۱۸۲۲ تا ۱۸۸۹ امپراتوران برزیل و اگوستین د ایتروبیده و دوک اتریشی فردیناند ماکسیمیلیان یوزف به ترتیب از سال ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۳ و ۱۸۶۴ تا ۱۸۶۷ امپراتور مکزیک بودند. همچنین در زبان انگلیسی، عنوان امپراتور بهطور عام و کلی برای توصیف پادشاهان تاریخ چین، ژاپن، هند، اتیوپی، اینکاها، آزتکها و... استفاده می شود.[۶] در تاریخنگاری مدرن، اصطلاحهای «امپراتور» و «امپراتوری» در مورد حکومتهای گوناگون بهکار میرود. بنابراین، امروزه به سختی میتوان گفت که این عنوان همانند قرون وسطی دارای چه اهمیت و تعریف مشخصی است؛ اگرچه عمدتاً با قدرت نظامی یکهسالارانه مرتبط است. بهطور مبهم تصور میشود که «امپراتور بودن» به نوعی تقدم بر «پادشاه بودن» دلالت دارد.[۵]
تاریخنویسان مدرن غربی بهطور گسترده و بدون محدودیت از اصطلاحهای «امپراتور» و «امپراتوری» به صورت نابهنگام و خارج از بافت رومی و اروپایی آن، برای توصیف هر کشور بزرگی از گذشته تا زمان حال استفاده کردهاند. گاهی این اشاره حتی به حکومتهای غیر سلطنتی و حوزههای نفوذ آنها نیز کشیده شده است؛ مانند «امپراتوری آتن» در اواخر قرن پنجم پیش از میلاد، «امپراتوری آنژوین» و امپراتوریهای شوروی و آمریکا در دوران جنگ سرد، بدون اینکه چنین امپراتوریهایی حتی رهبری به نام امپراتور داشته باشند. بیشتر منتقدان این شیوه را نادرست میدانند. از اواسط سدهٔ هجدهم میلادی، یک امپراتوری به جای مرتبط بودن با عنوان حاکم آن، با مالکیت بر سرزمینهای وسیع شناخته میشد.
واپسین امپراتوران باقیماندهٔ جهان پس از جنگ دوم جهانی، هایله سلاسی امپراتور اتیوپی و سرانجام هیروهیتو امپراتور ژاپن بودند. عنوان رسمی محمدرضا پهلوی یعنی «شاهنشاه» نیز در منابع غربی آن زمان به امپراتور ترجمه میشد. در حال حاضر، تنها ژاپن دارای مقام امپراتوری و ناروهیتو تنها امپراتور جهان است.
جستارهای وابسته
[ویرایش]یادداشتها
[ویرایش]- ↑ این واژه به صورت «امپراطور» نیز رواج دارد؛ اما شکل «امپراتور» درست میباشد.
- ↑ خلاصهای از عنوان «امپراتور» در تاریخ روم: این عنوان در آغاز برای فرماندهان بزرگ ارتش روم باستان بهکار میرفت؛ ولی با سلطنتی شدن روم و از آنجا که شخص فرمانروا فرماندهٔ ارتش روم نیز بهشمار میآمد و همچنین، با یگانگی دوبارهٔ روم پس از دوران تریومویرات اول (تقسیم قوا میان کراسوس، پومپئی و ژولیوس سزار) این عنوان در معنای پادشاه بهکار برده شد. نخستین کسی که عنوان سلطنتی امپراتور داشت، آگوستوس فرزندخواندهٔ ژولیوس سزار بود که با در هم شکستن اتحاد مارک آنتونی و کلئوپاترا و پایان دوران تریومویرات دوم، به فرمانروایی مطلق روم رسید. پس از آن سنای روم لقب آگوستوس به معنی «حاکم کبیر» یا «بلندمرتبه» را به وی اعطا کرد و او نیز خود عنوان امپراتور را که تا آن هنگام به معنی فرماندهٔ کل قوا بود برای خود برگزید. از آن پس، فرمانروایان روم را به مناسبت وجههٔ نظامی، امپراتور میخواندند و به سبب آنکه تا امپراتور نرون همگی از خانوادهٔ ژولیوس سزار بودند، سزار مینامیدند. از عهد دیوکلتیان در انتهای قرن سوم و ابتدای قرن چهارم میلادی و با تقسیمبندیهای تازهٔ اداری، سه مقام امپراتور، آگوست و سزار از هم تفکیک شدند و مقام سزار، فروتر از امپراتور و آگوست شد و یک امپراتور بر چند آگوست و سزار، فرمان میراند. این سلسه مراتب در دستگاه اداری روم شرقی با جدیت رعایت میشد. واپسین فرمانروایان روم غربی هرچند که بنا به عادت، «امپراتور» خوانده میشوند، اما در واقع سزارها و بعضاً آگوستهایی بودند که امپراتوران روم شرقی برای مدیریت غرب امپراتوری معرفی میکردند و حق برتری را برای خویش حفظ میکردند. آخرین امپراتور روم غربی، رومولوس آگوستولوس نام داشت که در سال ۴۷۶ میلادی عزل شد و واپسین امپراتور روم شرقی نیز کنستانتین یازدهم بود در سال ۱۴۵۳ میلادی در جریان دفاع از قسطنطنیه جان باخت.
- ↑ این عنوان در امپراتوری مقدس روم ابتدا به صورت «امپراتور» (به لاتین: imperator) یا «امپراتور آگوستوس» (به لاتین: imperator Augustus) و سپس «امپراتور رومی آگوستوس» (به لاتین: Romanorum imperator Augustus) استفاده میشد.[۵]
- ↑ اصطلاح «امپراتور مقدس روم» امروزه عموماً برای سهولت در تشخیص امپراتوران غربی استفاده میشود. در حقیقت، ابتدا عنوان رسمی فرمانروایان روم مقدس صرفاً «امپراتور» بود که سپس به «امپراتور آگوست» (به آلمانی: Kaiser August) و از سال ۹۷۱ به «امپراتور روم» (به آلمانی: Römischer Kaiser) تبدیل شد. شکل آلمانی امپراتور «کایزار» (به آلمانی: Kaiser) بود که از سزار لاتین گرفته شده است. واژهٔ «مقدس» تنها با هدف تمایز امپراتوران غربی با سایر امپراتوران تاریخ، به عنوان آنها افزوده شده است.[۶]
- ↑ عنوان «امپراتور منتخب» (به لاتین: imperator electus) که به صورت خلاصه «امپراتور» هم ذکر میشد، عنوان رسمی امپراتوران روم مقدس از سال ۱۵۰۸ تا زمان اضمحلال روم مقدس در ۱۸۰۶ بود. این عنوان نشاندهندهٔ انتظار امپراتورها برای تاجگذاری توسط پاپ بود. تنها مورد استثنا در این بازه، کارل پنجم بود که در سال ۱۵۳۰ توسط پاپ تاجگذاری کرد.[۶]
- ↑ در اروپای غربی، عنوان امپراتور منحصراً توسط امپراتور مقدس روم استفاده میشد که اقتدار امپراتوری او از مفهومی به نام «انتقال امپراتوری» (به لاتین: translatio imperi) نشأت میگرفت؛ مطابق این مفهوم، امپراتوران روم مقدس مدعی جانشینی امپراتوری روم بودند و خود را به نهادها و سنتهای رومی مرتبط میکردند که بخشی از سیاست حکمرانی آنها بود. این در تضاد با ادعای مشابه امپراتوران بیزانس بود که خود را ادامهٔ مستقیم امپراتوری روم میدانستند. این ستیز و رقابت میان امپراتوران شرق و غرب در یک اصطلاح تاریخنگاری «مسئله دو امپراتور» نامیده میشود.
- ↑ آلفونسوی ششم این لقب را برای نشان دادن سروری یکسانش بر مسیحیان و مسلمانان به خود داد.[۶]
منابع
[ویرایش]- ↑ «امپراتور». موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی. ۲۰ مرداد ۱۳۹۹. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۰-۱۵.
- ↑ Douglas R. Harper. "Emperor" (به انگلیسی). Online Etymology Dictionary. Retrieved 2024-04-20.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Bryce 1878, p. 179.
- ↑ Bryce 1878, p. 179 & 180.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ Bryce 1878, p. 180.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ ۶٫۷ Gloria Lotha (November 25, 2021). "Emperor". Encyclopaedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2024-04-20.
- Bryce, James (1878). . Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Vol. VIII (9th ed.). pp. 179 & 180.
پیوند به بیرون
[ویرایش]
