امپراتوری گوگوریو
امپراتوری گوگوریو (高句麗)고구려 گوگوریو | |||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۳۷ ق.م.–۶۶۸ میلادی | |||||||||||||
![]() گوگوریو در سال ۴۷۶ میلادی. | |||||||||||||
پایتخت | جولبون (۳۷ ق.م. – ۳ م) گونگنهسونگ (۳ م. – ۴۲۷ م) پیونگیانگ سونگ (۴۲۷ م. – ۶۶۸ م) | ||||||||||||
زبان(های) رایج | گوگوریویی | ||||||||||||
دین(ها) | آئین بودایی، شمنباوری | ||||||||||||
حکومت | امپراتوری | ||||||||||||
شاه، تهوانگ | |||||||||||||
• ۳۷–۱۹ ق. م | جومونگ | ||||||||||||
• ۳۹۱–۴۱۳ م | گوانگگهتو بزرگ | ||||||||||||
• ۴۱۳–۴۹۱ م | جانگسو | ||||||||||||
• ۵۹۰–۶۱۸ م | یونگیانگ | ||||||||||||
• ۶۴۲–۶۶۸ م | بوجانگ | ||||||||||||
دوره تاریخی | تاریخ باستان | ||||||||||||
• تأسیس | ۳۷ ق.م. | ||||||||||||
• ساخت بنای یادبود گوگوریو در چونجو | قرن ۵ میلادی | ||||||||||||
• ساخت بنای یادبود پادشاه گوانگگهتو بزرگ | ۴۱۴ میلادی | ||||||||||||
ژوئیه ۶۱۲ میلادی | |||||||||||||
• انقلاب مکجیری | ۶۴۲ میلادی | ||||||||||||
۱۰ اوت - ۱۸ سپتامبر ۶۴۵ میلادی | |||||||||||||
• نبرد ساسو | ۶۶۲ میلادی | ||||||||||||
• سقوط پیونگیانگ | ۶۶۸ میلادی | ||||||||||||
جمعیت | |||||||||||||
• قرن هفتم[۱] | تقریباً ۳٫۵۰۰٫۰۰۰ (۶۹۷٫۰۰۰ خانوار) | ||||||||||||
| |||||||||||||
امروز بخشی از | ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
بخشی از مجموعهٔ |
---|
تاریخ کره |
![]() |
گاهشمار تاریخ کره |
فهرست پادشاهان گوگوریو |
---|
سه پادشاهی |
---|
۱- پادشاهی شیلا ۵۷ پ.م. — ۹۳۵ م. |
امپراتوری گوگوریو (۳۷ ق. م~۶۶۸ پ. م) که بعدها به گوریو نیز معروف شد، یک امپراتوری کرهای[۲][۳][۴][۵] بود که در شمال و مرکز شبهجزیره کره و بخشهای جنوبی و مرکزی منچوری قرار داشت. گوگوریو شمالی ترین میان سه پادشاهی (گوگوریو، بکجه و شیلا)، و با وسعت حدود یک میلیون و دویست هزار کیلومتر مربع، وسیعترین و قدرتمندترین امپراتوری کرهای و یکی از قدرت های اصلی شرق آسیا به شمار میرفت.[۶][۷][۸][۹][۱۰]
گوگوریو به همراه بکجه و شیلا در دوران سه پادشاهی کره برقرار بود. بنیانگذار این امپراتوری باستانی جومونگ نام داشت. گوگوریو در اوج قدرت خود، کنترل بیشتر شبهجزیره کره، بخشهای بزرگی از منچوری و بخشهایی از مغولستان شرقی و مغولستان داخلی و همچنین روسیه کنونی را در اختیار داشت.[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]
سامگوک ساگی که متنی برجای مانده از قرن ۱۲ در گوریو میباشد، مدعی تأسیس گوگوریو در سال ۳۷ قبل از میلاد است، اما امروزه تاریخ تأسیس این سلسله مورد تردید قرار گرفته، چرا که شواهد باستانشناسی نشان دهنده آن است که گوگوریو قبل از شیلا تأسیس شده، و چهار نکته این موضوع را تقویت میکند:
- کیم بو سیک مورخ قرن ۱۲ میلادی و نویسنده کتاب سامگوک ساگی (تاریخچه سه پادشاهی) بود، از آنجایی که او از نسل سلطنتی شیلا بوده، احتمال میرود که در تاریخ تحریفاتی انجام داده تا برتری جد خود، شیلا را نشان دهد و این مسئله ای انکارناپذیر است.[۱۵]
- از آنجایی که کیم بو-سیک، حداقل ۵ قرن پس از وقایع سه پادشاهی، تاریخ سه پادشاهی را مکتوب کرده بود و شاهد عینی وقایع آن دوران نبود، کتاب او منبع دست دوم بهشمار میآید و نمیتوان به صرف، این کتاب را منبع اصلی محسوب کرد.[۱۶]
- قدمت گوگوریو در کتاب سامگوک ساگی با آنچه که در سنگ یادبود گوانگگهتو بزرگ (که یک منبع دست اول است) حک شده، ضد و نقیض دارد، در سنگ نوشته گوانگگهتو بزرگ، قدمت گوگوریو ۹۰۰ سال عنوان شده، اما در کتاب سامگوک ساگی از گوگوریو به عنوان سلسله ای که ۷۰۵ سال عمر کرده یاد میکنند و در حال حاضر، مورخان امروزی معتقدند که گوگوریو حداقل ۲ قرن قبل از میلاد تأسیس شدهاست.[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]
- همچنین، کتاب قدیمی تانگ (۹۴۵)، (که یک منبع اولیه است)، اشاره میکند که گوگوریو حدود ۹۰۰ سال قدمت دارد.[۳۱]
گوگوریو تا زمان شکست از اتحاد شیلا و تانگ در سال ۶۶۸ که به دلیل آشفتگی طولانی مدت و درگیری داخلی که بعد از مرگ یون گهسومون حادث شده بود، یک امپراتوری قدرتمند و یکی از بزرگترین قدرتهای شرق آسیا بود. بعد از سقوط آن، بیشتر قلمرو گوگوریو به سلسله چینی تانگ و درصد کمتری به شیلای متحد تعلق گرفت. بازماندگان گوگوریو بعد از مدتی سلسلههای: بالهه، تهبونگ و گوریو را تأسیس کردند.
نام گوریو که شکل مختصر شدهٔ گوگوریو میباشد، به عنوان نام رسمی در قرن پنجم میلادی اتخاذ شد[۳۲] و به عنوان ریشه نام لاتین korea شناخته میشود.
تاریخچه
[ویرایش]ریشهها
[ویرایش]در تک پژوهشهای جغرافیایی کتاب هان، واژه گوگوریو (هانجا: 高句驪) برای اولین بار در سال ۱۱۳ به عنوان یک منطقه تحت نظر فرمانداری زوانتو ذکر شده است. [۳۳] مورخ آمریکایی کریستوفر بکویث پیشنهاد دیگری را ارائه میدهد که قوم گوگوریو ابتدا در لیائوژی یا اطراف آن (لیائونینگ غربی و بخشهایی از مغولستان داخلی) قرار داشتند و بعداً به سمت شرق مهاجرت کردند که به روایت دیگری در کتاب هان اشاره کرد.
[ نیاز به نقل از ] قبایل اولیه گوگوریو که نام رسمی از آنها گرفته شده است در نزدیکی یا در منطقه تحت کنترل فرمانداری زوانتو قرار داشتند. همچنین به نظر میرسد که رهبران قبیلهای آن لقب فرمانروایی مارکی را در منطقه اسمی گائوگولی/گوگوریو داشتهاند.[۳۴]
[ نیازمند منبع کامل ] فروپاشی اولین فرمانداری زوانتو در سال ۷۵ قبل از میلاد بهطور کلی به اقدامات نظامی بومیان گوگوریو نسبت داده میشود.[۳۵][۳۶] در کتاب قدیمی تانگ (۹۴۵)، ثبت شده است که امپراتور تایزونگ به تاریخ گوگوریو حدود ۹۰۰ سال اشاره میکند. به گفته سامگوک ساگی قرن دوازدهم و سامگوک یوسا قرن سیزدهم، شاهزادهای از پادشاهی بویو به نام جومونگ پس از جنگ قدرت با دیگر شاهزادگان دربار گریخت[۳۷][نیازمند یادکرد دقیق] و گوگوریو را در سال ۳۷ قبل از میلاد در منطقهای به نام جولبون بویو، که معمولاً در حوضه رودخانه آمنوک/یالو و هون میانی قرار دارد، تأسیس کرد. در سال ۷۵ قبل از میلاد، گروهی از مردم یهمک که احتمالاً از گوگوریو سرچشمه میگیرند، به فرماندهی زوانتوی چین در غرب یالو حمله کردند. [۳۸][نیازمند یادکرد دقیق] [ نیازمند منبع کامل ] اولین باری که گوگوریو به عنوان گروهی مرتبط با قبایل یمائک ذکر شده است، به کتاب هان شو بر میگردد که در آن از یک شورش گوگوریو در سال ۱۲ قبل از میلاد نام برده شده که در خلال آن آنها از تأثیر چینیها در زوانتو رها شدند. [۳۹][نیازمند یادکرد دقیق]
طبق کتاب ۳۷ سامگوک ساگی، گوگوریو از شمال چین باستان سرچشمه گرفت، سپس به تدریج به سمت شرق به سمت رود تهدونگ حرکت کرد.[۴۰] اعتقاد بر این است که در زمان تأسیس، قوم گوگوریو ترکیبی از مردم بویو ومردم یمائک هستند، زیرا رهبری بویو ممکن است از پادشاهی خود فرار کرده و با روسای یمائک موجود ادغام شده باشد. [۴۱] سوابق سه پادشاهی، در بخش با عنوان «حکایت بربرهای شرقی»، بهطور ضمنی اشاره کرد که بویو و مردم یمائک از نظر قومی با هم مرتبط بودند و به زبان مشابهی صحبت میکردند.
مردم چین نیز در گوگوریو بودند.[ نیاز به نقل از ] کتاب ۲۸ سامگوک ساگی بیان کرد که "بسیاری از مردم چین به دلیل هرج و مرج جنگ توسط دودمان چین و امپراتوری هان به شرق گریختند".[۴۲] بعدها سلسله هان چهار فرمانداری را تأسیس کرد و در سال ۱۲ بعد از میلاد گوگوریو اولین حمله خود را به فرمانداری زوانتو انجام داد.[۴۳] جمعیتفرمانداری زوانتو حدود ۲۲۱۸۴۵ نفر بود و در سال ۲ پس از میلاد در سه شهرستان (گائوگولی، شانگیتای و ژیگایما) فرماندهی زوانتو زندگی میکردند.[۴۴] بعداً، گوگوریو به تدریج تمام چهار فرمانداری هان را در طول توسعه آن ضمیمه کرد.[۴۵]
گوگوریو و بکجه هر دو اسطورههای تأسیسی مشترک داشتند و از بویو سرچشمه گرفتند.
جومونگ، اسطوره بنیانگذاری
[ویرایش]
اولین ذکر جومونگ در لوح سنگی گوآنگ گائتو قرن چهارم است. جومونگ رونویسی کره ای مدرن از هانجا朱蒙جومونگ ،鄒牟چومو، یا仲牟جونگمو است.
استل بیان میکند که جومونگ اولین پادشاه و اجداد گوگوریو بود و او پسر شاهزاده بویئو و دختر هابیک (کرهای: 하백; هانجا: 河伯) خدای رودخانه آمنوک یا به تعبیری جایگزین خدای خورشید هابک (کرهای: 해밝 :).[۴۶] سامگوک ساگی و سامگوک یوسا جزئیات بیشتری را نقاشی میکنند و مادر جومونگ را یوهوا (کرهای: 유화; هانجا: 柳花).[۴۷]/>[۴۸][۴۹] گفته میشود که پدر بیولوژیکی جومونگ مردی به نام هائه موسو (کرهای: 해모수; هانجا: 解慕漱) که به عنوان «مردی قوی» و «شاهزاده بهشتی» توصیف شده است.[۵۰] خدای رودخانه یوهوا را به سمت رودخانه اوبال (کرهای: 우발수; هانجا: 優渤水) به دلیل حاملگی اش، جایی که با گوموا آشنا شد و صیغه شد. جومونگ به خاطر مهارتهای استثنایی اش در تیراندازی با کمان شناخته شده بود. در نهایت، پسران گوموا به او حسادت کردند و جومونگ مجبور شد بویوی شرقی را ترک کند.[۵۱] منابع استل و منابع کرهای در مورد اینکه بویو جومونگ از کجا آمده است، اختلاف نظر دارند. استل میگوید که او از بویو آمده است و سامگوک یوسا و سامگوک ساگی میگویند که او از بویو شرقی آمده است. جومونگ سرانجام به جولبون رسید و در آنجا با سوسانو دختر حاکم آن ازدواج کرد. او متعاقباً خود پادشاه شد و گوگوریو را با گروه کوچکی از پیروانش از کشور زادگاهش تأسیس کرد.
یک روایت سنتی از بخش «سالنامههای باکجه» در حکیمان سامگوک میگوید که سوسونو دختر یون تابال، یکی از چهرههای با نفوذ ثروتمند در جولبون[۵۲] با جومونگ ازدواج کرده بود. با این حال، همان منبع رسماً میگوید که پادشاه جولبون دخترش را به جومونگ که با پیروانش از بویو شرقی فرار کرده بود، داد. او به شوهرش، جومونگ، در تأسیس دولت جدید، گوگوریو حمایت مالی کرد.[۵۳] پس از اینکه یوری، پسر جومونگ و همسر اولش، بانو یه سویا، از دانگ بویو آمد و جانشین جومونگ شد، گوگوریو را ترک کرد و دو پسرش بیریو و اونجو را به جنوب برد تا پادشاهی خود را تأسیس کنند، آن پادشاهی بکجه بود.
نام خانوادگی جومونگ «هه» (کرهای: 해; هانجا: 解) نام حاکمان بویو بود. به گفته سامگوک یوسا، جومونگ نام خانوادگی خود را به «گو» (کرهای: 고; هانجا: 高) تغییر داد.[۵۴][۵۵][۵۶]
متمرکز سازی و گسترش اولیه (اواسط قرن اول)
[ویرایش]گوگوریو از گروهی از قبایل مختلف مردم یهمک به یک ایالت اولیه توسعه یافت و به سرعت قدرت خود را از حوزه اصلی کنترل خود در زهکشی رودخانه هون گسترش داد. در زمان تهجو در سال ۵۳ پ. م، پنج قبیله محلی به پنج ناحیه تحت حکومت مرکزی سازماندهی مجدد شدند. روابط خارجی و ارتش تحت کنترل شاه بود. گسترش اولیه ممکن است به بهترین وجه توسط اکولوژی توضیح داده شود. گوگوریو قلمروهایی را در مناطق مرکزی و جنوبی منچوری و شمال کره که هر دو بسیار کوهستانی هستند و فاقد زمینهای قابل کشت هستند، تحت کنترل داشت. پس از تمرکز، گوگوریو ممکن است قادر به مهار منابع کافی از منطقه برای تغذیه جمعیت آن نباشد و در نتیجه، به دنبال گرایشهای دامداری تاریخی، به دنبال حمله به جوامع همسایه و بهرهبرداری برای زمین و منابع خود باشد. فعالیتهای نظامی تهاجمی نیز ممکن است به توسعه کمک کرده باشد و به گوگوریو اجازه دهد تا از همسایگان قبیلهای خود خراج بگیرد و از نظر سیاسی و اقتصادی بر آنها تسلط داشته باشد.[۵۷]
تهجو قبایل اوکجو در شمال شرقی کره فعلی و همچنین دونگ یه و سایر قبایل در جنوب شرقی منچوری و کره شمالی را فتح کرد. از افزایش منابع و نیروی انسانی که این قبایل تحت سلطه در اختیار او قرار دادند، تائجو رهبری گوگوریو را در حمله به فرماندهی هان لیلانگ و زوانتو در کره و شبه جزیره لیائودونگ رهبری کرد و کاملاً از آنها مستقل شد.[۵۸]
عموماً تهجو به قبایل تصرف شده اجازه میداد تا خانسالاران خود را حفظ کنند ولی آنها را ملزم میکرد تا به فرماندارانی که مرتبط با نسل سلطنتی گوگوریو بودند گزارش دهند. قبایل تحت سلطه گوگوریو از دادن خراجهای سنگین معاف میشدند. پادشاه تهجو و جانشینان وی این منابع افزایش یافته را به ادامه توسعهٔ گوگوریو در جهات شمال و غرب مرتبط کردند. قوانین جدید اشراف و رعایا را تحت نظم درآورد و به موازات آن جذب نمودن روسای قبایل در اشرافیت مرکزی نیز ادامه یافت. جانشینی سلطنتی نیز از روش برادر به برادر به شیوهٔ پدر به پسر تغییر یافت و به این ترتیب دربار سلطنتی ثبات یافت.[۵۹]
پادشاهی در حال گسترش گوگوریو به زودی با فرماندهی لیائودونگ در غرب خود وارد تماس نظامی مستقیم شد. در همین زمان، جنگسالار چینی گونگسون کانگ با جدا کردن نیمه جنوبی از فرماندهی لیلانگ، فرماندهی دایفانگ را تأسیس کرد. بالگی، برادر پادشاه سانسانگ، به تانگ فرار کرد و از تانگ برای کمک به او برای گرفتن تاج و تخت گوگوریو کمک خواست. اگرچه گوگوریو اولین حمله را شکست داد و بالگی را کشت،[۶۰] در سال ۲۰۹، تانگ دوباره به گوگوریو حمله کرد، بخشی از قلمرو آن را تصرف کرد و گوگوریو را تضعیف کرد.[۶۱] فشار از جانب لیائودونگ، گوگوریو را مجبور کرد که پایتخت خود را در دره رودخانه هون به دره رودخانه یالو در نزدیکی هواندو منتقل کند.[۶۲]
وسعت
[ویرایش]همانطور که دانشنامهٔ بریتانیکا مینویسد،در اوج، گوگوریو تقریباً «نیمهٔ شمالی شبهجزیرهٔ کره و، در چین امروز، شبهجزیرهٔ لیائودونگ و بخش بزرگی از منچوری را در بر میگرفت».به عبارت دیگر، سرزمین گوگوریو بخش عمده کرهشمالی و مرکزی امروزی و نیز مناطق وسیعی از استانهای لیائونینگ و ژیلین چین و همچنین بخشهای دیگر شرق آسیا (از جمله مناطق پیرامون رودخانه یالو تا حد فاصل خیتان) را در بر میگرفت،وسعت امپراتوری گوگوریو در اوج خود یا نزدیک به آن تقریبا حدود ۱٬۱۸۹٬۸۹۷ km² میشود.
در نقشه مشخص شده است که در مرزهای شمالی قلمرو گوگوریو قبایل روران و خیتان حضور داشتهاند و در جنوب آن دولتهای باکجه و شیلا همسایه بودند. این شواهد نشان میدهد قلمرو تاریخی گوگوریو در سدهٔ پنجم و ششم بسیار وسیع بوده است.
گرچه وسعت این امپراتوری، بزرگتر از چیزی است که در تصویر به نمایش گذارده شده با این حال برای تاییدپذیری نقشه وسیع تر به بُن مایگان بیشتری نیازمند است تا ثبت گردد.
وسعت امپراتوری گوگوریو با تحقیق بر روی بُن مایه و شواهد تاریخی معتبر محاسبه و کسب شده که به شرح زیر است:
- شبهجزیرهٔ کره (کره شمالی + مرکزی) – مجموعاً حدود ۲۲۳٬۶۲۴ km².
- استان لیائونینگ (شرقی چین) – ۱۵۱٬۰۰۰ km².
- استان جی لین (شمالشرقی چین) – ۱۸۷٬۰۰۰ km².
- استان هیلونگجیانگ (منچوری شمالی) – ۴۶۳٬۶۰۰ km².
- ناحیهٔ پریمورسکی (سواحل روسیه) – ۱۶۴٬۶۷۳ km².
بدینترتیب،وسعت قلمرو گوگوریو در اوج قدرت دستکم معادل یک میلیون کیلومتر مربع است. این نتیجه با ادعای منابع معتبر تاریخی دربارهٔ گستردگی بسیار زیاد قلمرو گوگوریو سازگار است و بنابراین مستندی قاطع در مقابل ارقام نادرست یا کمانگاشته در مورد وسعت این امپراتوری است.[۶۳]
فرهنگ و آئین
[ویرایش]آداب و رسوم
[ویرایش]آداب و رسوم عمومی گوگوریو ترکیبی از باورهای کهن و مراسم رسمی بود. مطابق یافتههای باستانشناسی، تجسم جشنها در نقاشیهای دیواری آرامگاهها دیده میشود؛ مردم را با لباسهای سفید مجلل در حال رقص و شرکت در جشنها به تصویر کشیدهاند. مهمترین آیین رسمی «جشن دونگمانگ» (Dongmaeng) بود که هر سال در ماه اکتبر برگزار میشد و به منظور «عبادت خدایان و ارواح نیاکان» برگزار میگردید. مورخان و نقاشیهای دیواری معبدی یادآور اند که این جشن شامل قربانیدادن، آیینهای نیایش و برپایی ضیافتهای بزرگ میشد.

علاوه بر این، رسوم قومی مانند «مراسم شکار در سوم مارس» بر رونق از جنگلداری و شکار به عنوان منبع غذایی دلالت دارد. مراسم دینی خانگی نیز پابرجا بود؛ مردم ارواح نیاکان خود را محترم میشمردند و باور به موجودات افسانهای (مانند ققنوس، اژدها و کلاغ سهپا) رایج بود. از سوی دیگر، با گسترش بودیسم (پذیرفتهشده در ۳۷۲ م) مراسم بودایی نیز بهآرامی رواج یافت و معابد و ضریحهای تازهای بنا شد.
آداب مذهبی،نظامی و خانوادگی
[ویرایش]مذهب اولیهٔ مردم گوگوریو شمنپرستی و پرستش طبیعت بود. مراسم ساحری (شمن) در مناسبتهای محلی برگزار میشد و کشیشان محلی (مانند «کاکانگ») نقش مهمی در گشایش فعالیتها داشتند.
در حوزه نظامی، شکار و تیراندازی نقش تربیتی داشت: شکار منطقهای عمدتاً برای آموزش جوانان جهت خدمت نظامی انجام میشد و مسابقات تیراندازی (کمان) نیز بهعنوان بخشی از تربیت جنگاوران متداول بود. زندگی خانوادگی نیز نشانههای ویژهای داشت؛ طبق منابع، در دورهٔ گوگوریو رسم براوندگی (ماتریلوسیتی) وجود داشت به این معنا که پس از ازدواج مرد به خانهٔ همسر نقل مکان میکرد. ضربالمثل کرهای «وارد شدن به خانهٔ پدرزن» (چیانگا) نشانهای از همین سنت دیرینه است. همچنین رسم مرسوم «روزهای عزا و جشن خانوادگی» وجود داشت که خانوادهها در مناسبتهای خاص گردهم میآمدند و آیینهای ویژهای را رعایت میکردند (مثلاً تهیهٔ هدایا و برگزاری مهمانی پس از مراسم تشییع). کلاً سنتهای خانوادگی در گوگوریو بر پایهٔ احترام به سالخوردگان، تمایز مشاغل طبقاتی و احترام به پدر (هرچند با تاثیر مذهب محلی) شکل میگرفت.
تحولات فرهنگی و مذهبی
[ویرایش]مردم گوگوریو در آغاز به باورهای شمنپرستی و نیاپرستی متکی بودند، اما رفتهرفته تحت تأثیر فرهنگ چینی و همسایگان تغییراتی پدید آمد. در سال ۳۷۲ م. شاه سوسوریم بودیسم را رسمی کرد و نخستین قانون مدوّن و مدرسهٔ تائهخ (آموزش کنفوسیوسی) را بهوجود آورد. پذیرش بودیسم آثار فرهنگی عمیقی داشت: نگارگری بودایی، ساخت معابد و ترجمه متون مقدس آغاز شد. به تدریج آیین بودایی تبدیل به دین حاکم پادشاهی گردید، هرچند شمنپرستی و باور به طبیعت مقدس همچنان پابرجا ماند. پژوهشهای باستانشناسی و متون متاخر نشان میدهند که در آرامگاههای گوگوریو، تدفین با ریختن گل خون (نذر به ارواح) و استفاده از طلسمها رایج بوده است؛ اینها نشاندهندهٔ بقای برخی خرافات باستانی در کنار مذهب رسمی بود. همچنین، فرهنگ ترکیبی گوگوریو از آداب و رسوم سرزمینی پدید آمده بود: لباس سفید ویژهٔ جشنها، موسیقی و رقص سنتی، و هنرهای رزمی مانند سورپوم (رزمیآموزی با گرز) در منابع مختلف ذکر شدهاند. به طور خلاصه، تحول مذهبی گوگوریو از اعتقادات عامیانه به بودیسم رسمی، خمیرمایهٔ اصلی تغییرات فرهنگی بود که تا سقوط این پادشاهی در قرن هفتم ادامه یافت.
اقتصاد
[ویرایش]امپراتوری گوگوریو، کشوری بود با موقعیت جغرافیایی ویژه در بخشهای شمالی شبهجزیره کره و جنوبشرق منچوری. این ویژگیهای جغرافیایی (کوهستانی و کمحاصل) بر ساختار اقتصادی آن تأثیر عمیقی داشت.به عنوان مثال، گوگوریو کوههای مرتفع و درههای عمیق بسیاری داشت و دشتهای کمترتری برای زراعت در اختیار بود؛ در نتیجه مردم مجبور بودند تلاش خود را بهطور متمرکز بر کشاورزی بگذارند، ولی معمولاً محصول بهدست آمده برای تأمین گسترده و کامل نیازهایشان کافی نبود. برای جبران کمبود غذای کشاورزی، آنها دامداری و جنگلداری را نیز توسعه دادند (بهعنوان مثال حفظ گله و استفاده از منابع چوبی).علاوه بر این، منابع معدنی مانند معدنهای آهن نسبتاً فراوان بودند که از همان دوران نخست منجر به پیشرفت تکنولوژی آهنگری شد؛ نمونههای کشفشده از اسلحه، زره و ابزارهای آهنین نشاندهنده کیفیت بالای تولید آهن در گوگوریو است.[۶۴]
جاده ابریشم
[ویرایش]یکی از مهمترین شواهد ملموس ارتباط گوگوریو با راه ابریشم، نقاشی دیواری «تالار سفیران» در شهر قدیمی سمرقند (در ایران) است. این نقاشی نیمهویران سده هفتم میلادی هیأتی از نمایندگان سرزمینهای مختلف را نشان میدهد؛ در گوشهای از آن دو فرستاده گوگوریو با کلاههای منقش به پر دیده میشوند. به باور پژوهشگران، وجود این نمایندگان (بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر دورتر از پایتخت گوگوریو) نشانگر سفرهای دیپلماتیک گوگوریو تا قلب آسیای مرکزی و تعامل مستقیم با شاه سمرقند بوده است. همین نقاشی دیواری، بازسازی آن در موزه آسیای مرکزی، جزئیاتی از لباس و نمادهای نمایندگان گوگوریو را به نمایش گذاشته است. علاوه بر این، مقابر باستانی گوگوریو (مناطق جیآن امروزی در چین و پیونگیانگ قدیم) مملو از دیوارنگارههایی است که شواهد هنر مشترک با تمدنهای غربی را در خود دارند. برای مثال، تصاویری چون کماندار «ضربه پارتی» و معماری یونانی در نقاشی دیواری مقابر گوگوریو مشاهده شده است. یافتههای باستانشناسی دیگر، از ظروف فلزی تا سکه و سفالآلات، کاروانهای تجاری جاده ابریشم را تأیید میکند. کندههای تاریخی مانند سامگوک ساگی و سنگنوشته گوانگ گائتو بزرگ نیز به تجارت و روابط خارجی گوگوریو اشاره کردهاند. بطور کلی، شواهد تصویری و باستانشناسی گوگوریو – از نقاشی دیواری تا اشیای یافتهشده در آرامگاهها – همگی بر پیوند گوگوریو با شبکه راههای ابریشمی تأکید دارند.
کشاورزی و دامداری
[ویرایش]طبق کتاب سامگوک ساگی(تاریخچه سه پادشاهی)،کشاورزی صنعت اصلی گوگوریو بود؛ دولت از بدو تأسیس آن را تشویق و گسترش داد. در دورههای آغازین، کشاورزی آنچنان پیشرفت نکرده بود که بتواند بهتنهایی جمعیت روستایی را تغذیه کند. ولی به تدریج با توسعه مسیرهای آبیاری و تصرف زمینهای کشاورزی حاصلخیز در درههای رودهای مهم (مانند دره آمناک و سپس دشتهای پیونگیانگ با فتح فرمانداریهای نانگنانگ و تاپیانگ) مسأله کمبود غذا حل شد. بهطور کلی کشت محصولات دیم (جنگلی) در منطقه کوهستانی گوگوریو رواج داشت؛ محصولاتی مانند جوپسال (نوعی ارزن) برای مالیات اصلی محسوب میشد. کاشت برنج نیز (که نیازمند زمینهای هموار و آبرسانی بود) از قرن چهارم میلادی به بعد و پس از تصرف مناطق جلگهایتر بهتدریج گسترش یافت.
کشاورزان (که در منابع کلاسیک «هاهو» خوانده میشدند) عمدتاً به تولید غذایی برای خود و بالاخص تبارهای اشراف میپرداختند. حکومت گوگوریو برای حمایت از دهقانان در زمان قحطی تدابیری نیز به کار میبست؛ مثلاً در اواخر سده دوم میلادی، پس از کممحصول شدن یک سال، پادشاه «گگوکچئون» دستور داد از ذخایر دولتی غلات را به مردم قرض دهند تا پس از برداشت آن را بازپرداخت کنند. این نظام معروف به «جیندائهبئوپ» به فقرا کمک میکرد تا بهوسیله آذوقه دولتی از فروپاشی اقتصادی نجات یابند.
دامداری نیز بخش مهمی از معیشت بود. گلههای حیوانی همچون گاو، اسب، خوک و گوسفند در مناطق کوهستانی و دشتی پرورش مییافت تا نیازهای کشاورزی (دوران با چارپایان چون گاو نر شخم) و غذایی تأمین شود. ذخایر غلات حکومتی در انبارها نگهداری میشد تا در مواقع ضروری (مانند حوادث طبیعی یا جنگ) دولت بتواند آن را بهعنوان ذخیره استراتژیک عرضه کند. علاوه بر این، مناطق جنگلی گوگوریو منبع میوهها، گیاهان خوراکی و چوب بود؛ مردم رسوم آیینی سالانهای داشتند (مراسم سوم مارس با شکار) که نشان میدهد همواره از جنگلداری و شکار برای تأمین مواد غذایی و کالاهای مصرفی بهره میبردند.
صنایع و صنایع دستی
[ویرایش]گوگوریو دارای صنایع فلزی پیشرفتهای بود. از معدنهای آهن متعدد این سرزمین، آهن استخراج و در تولید تسلیحات و ابزار بهکار میرفت. کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که فناوری آهنگری گوگوریو در حد بسیار بالایی بود؛ سلاحها، زرهها و قطعات ارابههای آهنی به کیفیت عالی ساخته میشدند. همچنین فلزکاری طلا و نقره در این دوره بسیار پیشرفته بود؛ متون چینی قرن ششم میلادی تصریح میکنند که طلای گوگوریو بهاندازهای پالوده است که قابل خوردن بوده (نشانه مهارت درجه یک آنها در فراوری فلزات گرانبها). سایر صنایع دستی شامل سفالگری و فرشبافی بود. سفالهای گوگوریو، که در انواع مختلف دستهدار و نقشدار تولید میشدند، هم برای کاربردهای روزمره و هم برای آیینهای تدفین استفاده میشدند و تا ۲۴ نوع مختلف آن شناخته شده است (پژوهشهای اخیر گویای مهارت ویژه در خمیرسازی چینی، روش چرخسازندگی و طرحهای تزئینی هستند). پارچهبافی با الیاف کتان، پنبه و پشم نیز رونق داشت و دستاوردهای سرخسابی و رنگآمیزی پارچهها نشان از صنعت نساجی رو به رشد دارد. علاوه بر این، هنرهای تزئینی مثل ساخت جواهرات و طلاکاری زیبا مرسوم بود. با وجود برخی اطلاعات پراکنده، به نظر میرسد بازرگانان مستقل نقشی کمرنگ داشتند و معاملات عمدتاً بهصورت مبادله کالا و خدمات (بارتربار) بین روستاییان، کارگران شهری و نجبا صورت میگرفت. به هر حال آثار برجای مانده در کاخها و مقابر (از جمله در دورههای میانه و متأخر گوگوریو) نشان میدهد که صنایع دستی لوکس و مصنوعات فلزیِ فاخر برای استفاده اشراف و تقدیم هدایا به کار میرفته است.
بازارهای محلی و مبادلات
[ویرایش]با گسترش سکونتگاهها و شهرهای گوگوریو، بهویژه پس از برگزاری مقاومت در برابر حملات خارجی، بازارهای شهری و انبارهای دولتی شکل گرفت. متون تاریخی میگویند انبارهایی برای دریافت مالیاتها و خراجها ایجاد شد و بازارهایی برپا گردید که کالاهای ویژه مناطق مختلف را عرضه میکردند. در پایتختها (مانند پیونگیانگ) و شهرهای بزرگ، این بازارها محل گردهمایی بازرگانان داخلی و مشتریان بودند. حکومت همچنین عادتهای بازرگانی خاصی داشت؛در سال ۴۷۲ م، علاوه بر تجارت خصوصی معمول، تجارت رسمی دولتی (جونگمو) نیز بهطور جدیتری توسعه یافت. در این شرایط، کالاهای گرانبها و تولیدات کارگاهی (مانند پوشاک فاخر، پارچههای ابریشمی و زیورآلات زرینی) از چین وارد گوگوریو میشد و برعکس، گوگوریو نیز طلا، نقره، مروارید و منسوجات پشمی (هزارجایی) به چین میفرستاد.
خدمات غذایی
[ویرایش]دولت گوگوریو دارای انبارهای دولتی بود. در سالهای کممحصول، دولت غلات را به عنوان وام در اختیار روستاییان قرار میداد.
تامین معیشت
[ویرایش]به هنگام بحرانهای نظامی یا قحطی، شاه دستور توزیع کمکهای نقدی یا جنسی میداد؛ روایتی از سامگوگ ساگی اشاره به اهدای لباس و غذا به مستمندان شده است.
بنیاد های خیریه
[ویرایش]منابع مستقیم اندکی به خیریههای دولتی اشاره دارد، اما پذیرش بودیسم بعدها با تأسیس معابد عمومی (بهعنوان مراکز آموزشی و درمانی) همراه شد.
نقش حکومت و بودجه نظامی
[ویرایش]دولت متمرکز گوگوریو نقش پررنگی در هدایت اقتصاد داشت. این حکومت طبقات اجتماعی را سازماندهی و نظام مالیاتی ـ اداری مفصلی ایجاد کرده بود (مراسم گزینش «دایداِرو» به عنوان نخستوزیر هر سه سال یکبار انجام میشد). یکی از کارگزاران اقتصادی مهم، منصب «ساجا» (使者) بود که در اصل نماینده رئيس قبیله برای جمعآوری مالیات از مناطق تابع بهشمار میرفت. هزینههای نظامی بخش عمدهای از بودجه را میبلعید. گوگوریو همواره در جنگ با سلسلههای چین (هان، سویی، تانگ) و پادشاهیهای همسایه شبهجزیره (باژکت و شیلا) بود و ذخایر زیادی را صرف آموزش و تجهیز لشکریان میکرد. این وضعیت به ساختن دیوارههای دفاعی و قلعههای مرزی گسترده منجر شد. (مثلاً دیوار دفاعی به طول حدود ۴۸۰ کیلومتر در سال ۶۲۸ م در قسمتهای جنوبی گوگوریو برای مهار حملات چین ساخته شد.) علاوه بر نظامیگری، پادشاهان پروژههای عمرانی و عمرانی ملی نظیر ساخت سدها و شبکههای آبیاری را نیز پشتیبانی میکردند تا کشاورزی و ارتباطات داخلی قویتر شود. یکی دیگر از شیوههای حکومتی توزیع مواد، اعطای اراضی دولتی به بزرگان و فرماندهان شایسته بود: مناطقی مانند «جیلسان» (علفزارهای سلطنتی) و «گوانوون» به عنوان دهکدههای مقرری (سیگوپ) به کارگزاران وفادار تعلق میگرفت. این اقدام شبیه به سیستم پاداشهای ارضی چین قدیم بود و انگیزه اعطای زمینهای حاصلخیز برای خدمت به کشور به فرماندهان بالا میداد. از سوی دیگر دولت بر ثبات قیمتها و منابع غذایی نظارت داشت. بهعنوان مثال، ذخیره غلات دولتی برای وامدهی به کشاورزان در فصل پیش از برداشت (تا اجتناب از بیکاری مزرعهداران در سالهای قحط) مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین شمار قابل توجهی از تدابیر رفاهی و قوانین مالیاتی برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی دهقانان وجود داشت (نظیر «جیندهبئوپ» که قرض غذایی به فقرا میداد).
مشارکت اقشار مختلف
[ویرایش]در طبقهبندی اجتماعی گوگوریو، بیشترین نقش اقتصادی را طبقه عمومی ایفا میکردند؛ کشاورزان و صنعتگران آزاد («هاهو» و «هومین» در اسناد) اکثریت جمعیت را تشکیل میدادند و مسئولیت تولید محصولات عمده و مالیاتی را بر عهده داشتند. سران قبیلهها و نجیبزادگان صاحب زمین و بردگان (نوبی) نیز بودند اما در کار تولید کالا سهم کمتری داشتند. نوبیها (بردگان) عموماً در سطوح پایین جامعه قرار داشتند و در جنگها به اسارت درمیآمدند یا بهخاطر بدهی به بردگی کشیده میشدند؛ با این حال نقش آنها در کشاورزی نسبتاً اندک بود و بیشتر کارهای مزدی یا مسئولیت حمل و نقل کالاها را بر عهده داشتند. کسب و کارهای تجاری نیز معمولاً توسط خود روستاییان یا واسطههای محلی انجام میشد و طبقه مشخصی از بازرگانان شهری ظهور نکرد. اشراف حاکم بیشتر بر معاملات عمده و سیاستگذاری تمرکز داشتند تا مدیریت بازار.
سیستم پولی، مالیات و ذخایر
[ویرایش]گوگوریو بهتدریج از سکه چینی وام گرفت. ووجوچان (五銖錢)، سکهای که از هان چین به بعد متداول بود، در گوگوریو نیز پذیرفته شد و به نام «اوشوچن» شناخته میشد. با این همه، اقتصاد عمدتاً بر پایه کالا و خدماتِ واقعی بود و شواهد معدودی از گردش آزاد پول در دست است؛ منابع تاریخی تنها نشان میدهند که سیاستهای خراجگذاری و تجارت ایجاب میکرده استفاده از پول همچنان محدود باشد و بر مبنای بده و ستد کالا صورت گیرد. نظام مالیاتی گوگوریو جامع و مرحلهای بود. درآمد دولت عمدتاً از محصولات کشاورزی و نیروی کار تأمین میشد. در اوایل تاریخ گوگوریو، مالیات بهصورت گروهی (مشابه نظام قبایل مقهور شده مانند اوکوچو شرقی) اخذ میشد؛ اما در سدههای چهارم و پنجم میلادی، قاعدتاً هر مرد بالغ از خانوار مستقل موظف به پرداخت مالیات شد که در واقع یک نوع مالیات سرانه (인세، poll tax) بهحساب میآید. از قرن ششم به بعد، با افزایش تفاوتهای اقتصادی در میان شهروندان عادی، حکومت خانوارها را بر اساس وضعیت اقتصادیشان رتبهبندی کرد و مقدار مالیات را مطابق با توان هر گروه تنظیم نمود. بر اساس منابع چینی (سویشو)، مصادیق آن زمان اینگونه بوده است که هر خانوار عادی پنج تختهی کتان و پنج سئوک (واحد غله) به عنوان مالیات پادشاهی میپرداخته، در حالی که برخی گروههای خاص (به نوعی مستثنی یا ثروتمند) هر سه سال یک بار با پرداخت کتان مرغوب کمتری مالیات میدادهاند. همچنین غنایم جنگی و خراجگذاری منطقهای بخش دیگری از منابع اقتصادی بودند. برای مثال، مناطق تابع شده شمالی مانند اوکوچو ملزم به تحویل منظم محصولات کشاورزی و فرآوردههای چرمی و دریایی به حکومت بودند و حتی افراد (زنان زیبا) را به عنوان خدمتکار یا کنیز به دربار گوگوریو میفرستادند.
تاثیر شرایط جغرافیایی و سیاسی
[ویرایش]جغرافیای کوهستانی و اقلیم سرد بخش شمالی، محدودیتهای کشاورزی و ضرورت جنگلداری و دامداری را تحمیل میکرد. موقعیت استراتژیک گوگوریو در مرزهای چین و شبهجزیره موجب برخوردها و همکاریهای پیچیده شد. از یک سو این سرزمین، مدخل پلید جنگها با سلسلههای چین (هان، سویی، تانگ) و همسایگان کرهای (بکجه و شیلا) بود؛ از سوی دیگر، همین ارتباطات سیاسی دسترسی به بازارها و فنون مختلف را فراهم میکرد. مثلاً روابط نزدیک با قلمروهای شمالی (قوم مالگال و ژیان بی و ساکسین) امکانات مبادلات مرزی را ایجاد کرد؛ اگرچه این جوامع اغلب به روشهای بردهسپاری یا خراج گروگان تحت سلطه درمیآمدند. از جمله، کسب کنترل اوکوچو شرقی دستاوردی مهم بود که باعث دسترسی گوگوریو به منابع دریایی (ماهی، نمک) شد. شرایط سیاسی ناامن مداوم، مردم را به تدابیر جنگی و اداری واداشت. درگیریهای بیوقفه نظامی هزینههای سنگینی داشت اما اقلام جنگافزاری (مانند اسلحههای آهنی) و تدارکات لازم را از داخل تولید میکردند.
روابط تجاری خارجی
[ویرایش]گوگوریو در تجارت بینالمللی منطقه فعال بود. روابط مهم اقتصادی با چین برقرار بود. منابع چینی و کرهای میگویند در سال ۳۲ میلادی (دوره تموشین) گوگوریو و سلسله هان تجارت بینالمللی را آغاز کردند که بیش از ۷۰ سال ادامه داشت. از قرن پنجم به بعد، سکه چینی در آنجا متداول شد و کالاهای تجملی چینی از جمله ابریشم، نسوج ظریف و برخی اسلحههای پیشرفته به گوگوریو راه یافت.در عمل، گوگوریو از چین طلای خام، نقره، مروارید، پارچههای پشمی و پوست و ابزار جنگی صادر میکرد و در عوض اسلحه، پارچههای ابریشمی، پوشاک گرانقیمت، ظروف و نوشتافزارهای چینی (کتاب و کاغذ) دریافت میکرد. روابط تجاری با ژاپن به نسبت کمتر مستند است، اما برخی منابع حاکی از آن است که از زمان آغاز سهپادشاهی، ارتباط دریایی از طریق بازرگانان به صورت غیرمستقیم جریان داشت. بهطور کلی گفته شده گوگوریو از ژاپن کالاهای محلی (مانند چوب و فرآوردههای دریایی) میخرید. در آن سوی، شبهجزیره از طریق دولت باکجه به ژاپن صادرات داشت. در فاصله سالهای میانی دودمان تانگ و سقوط گوگوریو، برخی اسناد چینی نیز اشاره میکنند که محصولات کشاورزی و پارچه از گوگوریو به ژاپن رفته است. با این حال، نظام رسمی تجاری میان گوگوریو و ژاپن هرگز شکل نظاممند نیافت و بیشتر تجارت از راههای چینی میانجی صورت میگرفت. تجارت با اقوام شمالی (ممالک غیرمتمرکز مانند مالگال، ژیان بی و...) نیز انجام میشد. این مبادلات معمولاً شامل مبادله کالاهای صنعتی و تولیدات کشاورزی گوگوریو (مانند غلات و منسوجات) در مقابل کالاهای دامپروری (گوشت، پشم، کرک و احتمالاً حصاری) و کالاهای جنگلی آنها بود. برخی شواهد حکایت از دادوستد اسب و فرآوردههای لبنی دارد (با توجه به قومیتهای اویغور ها و کومانها در سرزمین شمالی) که نیازهای مشترک منطقهای را برآورده میساخت. در مقایسه با همسایگان سهگانه خود، اقتصاد گوگوریو تفاوتهایی آشکار داشت. مثلاً باکجه (در جنوب غربی) اقتصادش بر کشاورزی حاصلخیز و تجارت دریایی با چین جنوب و ژاپن متمرکز بود و به لطف مراوده آزاد در دریای چین شرقی رشد چشمگیری داشت. شیلا (در جنوب) در ابتدا بازرگانی اندکی داشت و بخش عمده واردات و صادراتش را پس از مدتی از طریق گداختههای نظامی (کسب گلوگاه هانرور) مدیریت کرد. دهههای پایانی گوگوریو همزمان با اوج دوران طلایی دودمان تانگ بود که اقتصاد بسیار پیشرفتهتری بر پایه سکونت ثابت، نظام مشاع و شبکه وسیع بازارها داشت. در دولت تانگ، معاملات بر پایه پول منظم و جادههای متصل (جاده ابریشم) انجام میشد و ساختار مالیاتی پیچیدهای برقرار بود. در نتیجه، اقتصاد گوگوریو که بیشتر بر خودکفایی جنگی و صنایع دستی محل متمرکز بود، از نظر کالایی و تکنیکی از اقتصاد برآمده از تانگ عقبتر بود. با این حال، این تفاوتها موجب شد تا هر یک از این کشورها به نیاز به تجارت میان یکدیگر اهمیت دهند.
قانون اساسی
[ویرایش]قوانین اساسی و اصول حقوقی
[ویرایش]در دورهٔ امپراتوری گوگوریو قانون اساسی مدونی به مفهوم امروزی نداشت، اما یک نظام حقوقی مبتنی بر آداب و رسوم و مجموعه قوانین مشخص وجود داشت. معروفترین اقدام در این زمینه توسط پادشاه سوسوریم (۳۷۱–۳۸۴ م) انجام شد؛ در سال ۳۷۳ میلادی او مجموعه قوانین مکتوبی به نام «یول-ریونگ» (律令) را انتشار داد که پایههای قانونی حکومت متمرکز گوگوریو را شکل میداد. این قانوننامه که شامل مقررات کیفری و مدنی بود، در واقع نخستین قانون مدون دولت به شمار میآمد و نقش «پروتوتایپ» برای قوانین آیندگان (نظیر سلسلههای بعدی کره) را داشت. پیش از آن، هر قبیله معمولاً قواعد مستقل خود را داشت و مجازاتها عمدتاً سخت و شدید بود (مشابه سنت «چشمدر برابر چشم»). بررسی منابع نشان میدهد حقوق کهن کرهای عموماً ساده ولی خشن بودند؛ برای مثال نقض قوانین بنیادی (مانند قتل یا آسیب جسمانی) مجازاتهای شدیدی داشت.
ساختار دستگاه قضایی
[ویرایش]طبق منابع تاریخی، شورا یا مجمع رؤسای قبایل (در متون کرهای با عنوان «گا» یاد شده) عالیترین مرجع قضایی بود؛ یعنی پس از هر واقعهٔ حقوقی، رؤسای قبایل دور هم جمع میشدند و حکم را صادر میکردند. در واقع در دورههای اولیه گوگوریو هیچ زندان رسمیای وجود نداشت و جرایم توسط همین شوراها رسیدگی و متخلفان مجازات میشدند. همین مجامع قبیلهای عملاً جایگاه قضاوت عالی را داشتند و هر «گا» (رئیس قبیله) در قلمرو خود حق قضاوت داشت. با تمرکز بیشتر قدرت مرکزی و وضع قوانین مکتوب، احتمالاً امور دادگاه در سطوح پایینتر به مقامات محلی (نظیر فرمانداران ایالتی یا محلی) سپرده شد، اما از آنجا که اصولاً در حقوق سنتی کره هیچ جدایی قوا وجود نداشت و قوهٔ قضایی با قوهٔ مجریه ترکیب بود، پادشاه خود عالیترین مرجع قضایی به حساب میآمد و کارگزاران دولت (نظامیان یا مقامات منصوب شاه) احکام صادرشده را اجرا میکردند.
مراجع اجرایی
[ویرایش]پس از صدور حکم، اجرای آن به عهده مقامات و نهادهای دولتی بود. در منابع مستقیم گوگوریو اطلاعات دقیقی از نهادهای خاص مجری مجازاتها در دست نیست، ولی با توجه به نبود جدایی قوا، میتوان گفت که مقامات محلی (فرمانداران ایالتها و ولسوالیها) و واحدهای نظامی تحت امر حکومت اجرای احکام را بر عهده داشتند. به عبارت دیگر، وظیفهٔ اِعمال مجازاتها (اعدام، تبعید، شلاق و…) بر دوش «دستگاه اجراییِ» دولت بود و هیچ نیروی جداگانهای مانند پلیس مدرن تعریف نشده بود.
برخورد با اسیران جنگی
[ویرایش]اسیران جنگی و دشمنان مغلوب معمولاً بدون حق و حقوق حقوق بشری تلقی میشدند. منابع تاریخی یادآورند که «تعداد زیادی از افراد در جنگها اسیر میشدند و به بردگی گرفته میشدند». به عبارت دیگر، اسیران جنگی اغلب جزو طبقهٔ برده (نوکیان) محسوب شده و در منازل یا مزارع اشراف کار میکردند. در برخی موارد سنگینتر، ممکن بود شماری از دشمنان کشته شوند و شمار دیگری اسیر شوند؛ اسیران و حتی بستگان مجرمان بزرگ، عملاً مالکیت شاه یا اشراف درمیآمدند. این رویکرد مطابق با سنتهای دیرینه منطقهای بود که مجازات دستهجمعی و کار اجباری قربانیان جنگ را مجاز میشمرد.
تأثیر فرهنگ کنفوسیوسی و بودایی بر عدالت و مجازات
[ویرایش]گوگوریو در عصر سوسوریم به طور همزمان تحت تأثیر کنفوسیوس و بودیسم قرار گرفت. پادشاه سوسوریم «مدرسهٔ تائهآک» (نهاد آموزشی کنفوسیوسی) را تأسیس کرد و با پذیرش رسمی بودیسم در سال ۳۷۲ م، این دین را به عنوان ایدئولوژی جدید دولت برگزید. این بدان معنا بود که آموزههای کنفوسیوسی (تأکید بر نظم سلسلهمراتبی، اخلاق و تربیت فرزندان نجیب) و تعالیم بودایی (تأکید بر وحدت معنوی و جایگاه حکومتیون) هر دو وارد ذهنیت قانونی حاکمان شد. قانون مدون («یول-ریونگ») نیز بر پایهٔ مدل حقوقی چین باستان (که خود آمیزهای از سنتهای کنفوسیوسی و قانونگرایی بود) تدوین شد. به طور مشخص، کنفوسیوسگرایی به تثبیت ایدئولوژی رسمی دولت و آموزش اخلاقی مقامات حکومتی کمک کرد؛ «تمامی کشورهای سهگانه کنفوسیونیسم را به عنوان ایدئولوژی رسمی پذیرفتند و به توسعهٔ مدارس کنفوسیوسی اهتمام ورزیدند». از سوی دیگر، بودیسم نقش همگنکننده داشت و با مشروعیتدادن به قدرت شاه (مثلاً با مقایسه او با یک پادشاه مقدس) به استحکام ادارهٔ متمرکز کمک کرد؛ چنانکه برخی پژوهشگران اشاره کردهاند پذیرش رسمی بودیسم «نه تنها به خاطر دریافتی آزادنه از فرهنگ چینی، بلکه به عنوان وسیلهای مناسب برای متمرکزکردن قدرت دولت و تقویت ساختار اداری» انجام شد. با این حال، تأثیر مستقیم آموزههای بودایی یا کنفوسیوسی بر خود مجازاتها در اسناد باستانی گوگوریو مشخص نیست. آنچه روشن است این که سیستم قضایی همچنان بسیار سخت بود و نظایر آن در دورههای بعدی تاریخ کره نیز ادامه یافت.
علم و دانش
[ویرایش]در گوگوریو نخستین مؤسسه آموزشی رسمی «تههآک» (مدرسهی عالی کنفوسیوسی) بود که در سال ۳۷۲ میلادی در دوران حکومت پادشاه سوسوریم برقرار شد. این آکادمی، تحت تأثیر فرهنگ دودمان جین شرقی چین ساخته شده بود و تنها فرزندان اشراف (نجیبزادگان) را بهعنوان دانشآموز میپذیرفت. در تههآک، متون کنفوسیوسی، کتابهای تاریخ و متونی برای آموزش زبان چینی بهعنوان منابع درسی به کار میرفت و معلمان آن «هنرمندان» یا «دانشمندان بزرگ» (هاکجا، اصطلاحی شبیه استادان «دانشبنیاد») نامیده میشدند. علاوه بر مدرسهی مرکزی تههآک، گوگوریو در سراسر کشور «مدارس دهستانی خصوصی» (مصطلحاً گیونگدانگ) نیز تأسیس کرد. این مدارس دهستانی که نوجوانان مجرد خاندانهای اشرافی و حتی برخی خانوادههای عادی را گرد هم میآوردند، به تعلیم متون کنفوسیوسی و تاریخ و همچنین آموزش تیراندازی مشغول بودند. بنابراین نظام آموزشی رسمی گوگوریو متمرکز بر پرورش کارگزاران حکومتی با مبانی کنفوسیوسی بود؛ در حالی که آموزش غیررسمی بیشتری نظیر تمرینهای رزمی و آیینهای مذهبی ممکن است در معابد و آموزشگاههای محلی انجام میشد. منابع تاریخی چین مانند «کتاب کهن تانگ» و «کتاب جدید تانگ» از «کیونگدانگ» بهعنوان مدرسهای برای جوانان مجرد پیش از ازدواج گوگوریو نام میبرند که در آنها نوجوانان قبل از ازدواج به مطالعهی متون کنفوسیوسی و تمرین تیراندازی میپرداختند.
دانشمندان، متفکران و مربیان برجسته
[ویرایش]به دلیل از بین رفتن منابع،هیچ نام مشخصی از دانشمندان یا فیلسوفان بومی گوگوریو در منابع تاریخی باقی نمانده است. تنها اشارهها به انتقال دانش و ایده در قالب افراد مذهبی یا استادان کلی است. برای مثال منابع چینی گزارش میدهند که پادشاه سوسوریم در سال ۳۷۲ با واسطه فرستادگان بودایی چین (دولت «کیانگ» سابق) بودیسم را پذیرفت و معابد احداث کرد؛ در این ماجرا «راهب ساندو» (از چین) و «راهب آدو» (اصالتاً گوگوریو) به همراه تعدادی دستورها و متنهای بودایی وارد کشور شدند. این سرشناسایان دینی بیشتر کار انتقال معرفت بودایی را انجام دادند. در رشتهی تعلیمات رسمی نیز، استادان آکادمی کنفوسیوسی گوگوریو «دانشمندان بزرگ» یا هاکجا نامیده میشدند که ظاهراً متون چینی را تدریس میکردند. با این حال، هیچ یک از این معلمان در منابع با نام شناخته نمیشوند.برخلاف دولت باکجه که مؤسسات آموزشی و گروههایی از «دانشمندان بزرگ» را برای ریاضیات، داروشناسی و نجوم به ژاپن میفرستاد،در منابع تاریخی چنین تبادلات رسمی که مرتبط به گوگوریو باشند وجود ندارد.
اصلاحات آموزشی و فرهنگی پادشاهان
[ویرایش]مهمترین اصلاح آموزشی و فرهنگی گوگوریو در زمان پادشاه سوسوریم (۳۷۱–۳۸۴ م) انجام شد. وی در سال ۳۷۲ م بودیسم را بهعنوان دین رسمی پذیرفت و به حکومت مرکزی مشروعیت بخشید. در همان سال، «تههآک» (آکادمی ملی کنفوسیوس) را برای تربیت فرزندان اشراف برپا کرد و در سال بعد (۳۷۳ م) قانونمداری متمرکز با مجموعه قوانین مدون (ویلیونگ) را ابلاغ نمود. این اقدامات پایههای فکری و حقوقی دولت متمرکز گوگوریو را تقویت کرد. در دورههای بعد، شاهان بزرگ مانند گوانگ گائتو بزرگ (۳۹۱–۴۱۲ م) و جانگسو (۴۱۳–۴۹۱ م) موفقیتهای نظامی بسیاری داشتند؛ جانگسو بهویژه پس از انتقال پایتخت به پیونگیانگ (۴۲۷ م) ساختار سیاسی و اقتصادی را تکمیل کرد و «نظم و ترتیبات نهادی» گوگوریو را به بهترین وجه تثبیت نمود. با این حال مستندات تاریخی از اصلاحات آموزشی مشخصی در زمان جانگسو یا پادشاهان بعدی یاد نکردهاند. پادشاه یئونگیانگ (۵۹۰–۶۱۸ م) نیز جنگهای موفقیتآمیزی علیه سلسلههای سویی داشت (جنگهای گوگوریو-سویی)، اما در منابع جدید الگوی تازهای از توسعهی آموزش گزارش نشده است. به طور کلی، تنها دورهای که شواهد مکتوب در مورد اصلاحات فرهنگی و آموزشی بارز داریم، زمان سوسوریم است.
وضعیت و توسعه علوم گوناگون
[ویرایش]گوگوریو از نظر علوم تجربی و فنی بیشتر متکی به دانش وارداتی بود و خود شاخصهای مستقلی ثبت نکرد. *نجوم و تقویم:* مراسم نجومی در نقاشیهای سقف بعضی از آرامگاههای گوگوریو به تصویر کشیده شده است؛ برای مثال آثار باستانشناسی نشان میدهند که در نقاشیهای برخی مقبرههای قرن ۴–۶ میلادی، صورتهای فلکی معروف همچون «دب اکبر» یا «پلیادها» به چشم میخورد. همین آثار نشان میدهد که دانش ستارهشناسی و رصد نجوم در میان نخبگان گوگوریو وجود داشته است. همچنین منابع تاریخی کرهای گزارش میدهند که در سال ۶۲۴ (دوره پادشاه یئونگنیو) گوگوریو تقویم چین (تقویم «ووییشان») را از دودمان تانگ تحویل گرفت. بدینترتیب، گوگوریو از نظام تقویمی پیشرفته چینی بهرهمند شد و میتوان نتیجه گرفت که دانش نجومی و تقویمی چین در این دوره، برای تنظیم سال و برنامههای کشاورزی بهکار میرفت. پزشکی و داروشناسی: هیچ سند مستقلی از طب یا داروسازی اختصاصی گوگوریو در دست نیست. مشاهدات تاریخی نشان میدهد که تبادل دارویی و گیاهی بین چین و کره جریان داشته، اما جز روایتهای کلی، نشانهای از دانش پزشکی منظم در گوگوریو باقی نمانده است.(در مقایسه، پادشاهی همسایه یعنی بکجه دارای «عالمان طب» شناختهشدهای بود که به ژاپن فرستاده شدند.) ریاضیات: نظام عددی یا معادلات منظم خاصی از گوگوریو گزارش نشده است. احتمالاً تعلیمات ریاضیات در حد محاسبات روزمره و متأثر از متون چینی، مشابه دیگر قلمروها بوده است. جغرافیا: توسعهی قلمرو گوگوریو تا رود آمور در منچوری و جنوب شبهجزیره کره نشانگر آگاهی جغرافیایی نسبتاً پیشرفتهای بود. سنگنبشتهی گوانگ گائتو بزرگ(سال ۴۱۴ م) نام بسیاری از نواحی اشغالی را فهرست میکند و این خود گواه شناخت سرزمینی گسترده از سوی آنان است. اما شرح علم جغرافیای طبیعی یا دانش نقشهبرداری در متون یافته نشده است. نظام فکری، دین و فلسفه: آموزههای کنفوسیوس و بودا کانون زندگی فکری در گوگوریو بودند. پذیرش بودیسم در ۳۷۲ م همراه با تأسیس آکادمی کنفوسیوسی نشان میدهد که دو مکتب عقلی بزرگ چین برای حفظ ثبات حکومتی و اخلاق اجتماعی در این دوره برجسته شدند. آیینهای شمنباوری محلی پیشین نیز وجود داشته، اما شواهد مکتوبی از آن در باقیمانده نیست. به طور کلی، فلسفه و مذهب گوگوریو ترکیبی از بودایی، کنفوسیوسی و آموزههای ادیان شرقی بود که به تثبیت قدرت مرکزی کمک میکرد.
تاثیر تعاملات علمی با دیگر فرهنگها
[ویرایش]ارتباط نزدیک سیاسی و فرهنگی با چین بزرگترین منبع اثر علمی و فکری برای گوگوریو بود. همانطور که ذکر شد، معرفی بودیسم و کنفوسیوس در سال ۳۷۲ با واسطه گروهی از راهبان و اندیشمندان چینی انجام گرفت. افزون بر این، در قرن هفتم میلادی پایتخت جدید گوگوریو (پیونگیانگ) به حکومت تانگ تقویم و دستورهای نجومی درخواست کرد و دریافت نمود. در جنوب شرقی آسیا، دو پادشاهی همعصر (باکجه و شیلا) با ژاپن ارتباط علمی داشتند؛ برای نمونه باکجه چند متخصص کنفوسیوس، طب و تقویم را به ژاپن فرستاد. اما شواهدی از تبادل علمی مستقیم بین گوگوریو و ژاپن دیده نشده است. در شمال غربی، گوگوریو با قبایل نوماد مانچوریایی و مغولی (خیتان، ترگول و روران) در ارتباط نظامی بود؛ هرچند اطلاعاتی از نقل دانش نجومی یا دارویی از این راهبان نیست. در مجموع، بیشتر تاثیر علمی بر گوگوریو از چین و فرهنگ چینی بود؛ آثاری که امروزه باقی است عمدتاً به زبان چینی نوشته شده و نمایانگر انتقال دانش از چین به حاکمان گوگوریوست.
ساختار سیاسی و اجتماعی
[ویرایش]امپراتوری گوگوریو یک امپراتوری متمرکز بود که شاه از خاندان گوآرو-بو (桂婁部) بر سر آن فرمان میراند. طبقه حاکم شامل خود شاه، اعضای خاندان سلطنتی و گروهی از نجیبزادگان به نام «داگا» (大加) میشد. داگاها و رؤسای ده خاندان بزرگ ساختار سیاسی را میساختند و رفتهرفته قدرت مرکزی شاه افزایش یافت. در روزگار نخست، شاه نمایندهٔ پنج ناحیهٔ اصلی بنیانگذار قلمرو بود، اما با گسترش حکومت، به ویژه در زمانهای پادشاه تائجو (۵۳–۱۴۶ م) و سوچون (۲۷۰–۲۹۲ م)، قدرت و شکوفایی اداری او تقویت گردید. دولت مرکزی با وضع قوانین و مؤسسات نوین، مانند تدوین اولین قانون مدون در ۳۷۲ م. توسط پادشاه سوسوریم، اقتدار خود را تثبیت کرد. ساختار مالی حکومت بر پایه مالیات از دهقانان بود و بهتدریج دولت بکوشید تا دهقانان را حفظ کند و از کشته شدن اقتصادشان جلوگیری نماید. (برای مثال، گزارش شده که شاه گوگوکچئون در زمان قحطی دستوری مبنی بر قرضدادن غلات انبارشده به مردم صادر کرد و مقرر داشت وجه آن پس از برداشت بازپس گرفته شود.) مجموعه این تحولات حکومتی نشان از تمرکز و دولتمندی نسبتاً منسجم گوگوریو دارد؛ طوری که در سنگنوشتهها و متون چین باستان به قدرت گستردهٔ آن اشاره شده است.
امپراتوری گوگوریو یکی از پیشرفتهترین ساختارهای حکومتی در شرق آسیا در دوران باستان را دارا بود. این ساختار تلفیقی از سنتهای قبیلهای بومی، تجربهٔ نظامی گسترده، و تأثیرات حکومتهای همسایه مانند سلسلههای چینی بود. در این ساختار، عناصر قدرت سلطنتی، اشرافیت جنگجو، بوروکراسی متمرکز، و سازوکارهای دیوانی بهشکل هماهنگ بهکار گرفته شده بودند.
پادشاه در گوگوریو نهتنها فرمانروای مطلق سیاسی، بلکه رهبر مذهبی و نظامی نیز بود.او بهعنوان واسطهای میان مردم و خدایان شناخته میشد و مشروعیت حکومت او، در سنتهای اولیه، از تبار اسطورهای دودمان مؤسس سرچشمه میگرفت. این دیدگاه اسطورهای در منابعی چون «سامگوک ساگی» و «سامگوک یوسا» حفظ شده است که گوگوریو را با نژادی نیمهآسمانی پیوند میدهند.
در سدههای نخست، ساختار سیاسی بیشتر حالت قبیلهای داشت؛ اما با گسترش سرزمینی و افزایش تماس با چین، بهویژه از زمان پادشاه تِهجو و سپس پادشاه سوسوریم، اصلاحات ساختاری در جهت تمرکز قدرت صورت گرفت. پادشاه با ایجاد طبقات مشخص در اشرافیت و گماردن مقامات دولتی در رأس وزارتخانهها و نواحی، زمینهٔ یک حکومت بوروکراتیک را بنیان گذاشت.
طبقه بندی سیاسی
[ویرایش]امپراتوری گوگوریو یکی از سه پادشاهی باستانی کره و قدرتمندترین آنها بود، دارای ساختار سیاسی پیچیده و قابل توجهی بود که در طول قرون تکامل یافت و ترکیبی از عناصر قبیلهای و بوروکراتیک را در بر داشت.
۱.پادشاه (Tae-wang / Dae-wang – "بزرگترین پادشاه") در رأس ساختار قدرت پادشاه قرار داشت. عنوان «ته وانگ» نشاندهنده جایگاه بالای او نهتنها بهعنوان فرمانروای سیاسی، بلکه رهبر نظامی و مذهبی کشور بود. پادشاه اختیار انحصاری در امور نظامی، دیپلماتیک، انتصاب مقامات و امور مذهبی داشت و جایگاه او با آیینها، تاجهای طلایی و معماری سلطنتی تقویت میشد.
۲.شورای عالی سلطنتی (Daesang / Guksang) شورایی متشکل از اشراف عالیرتبه و مقامات ارشد در کنار پادشاه عمل میکرد. در رأس این شورا، گوکسنگ (نخستوزیر) قرار داشت. این شورا در تصمیمگیریهای مهم، سیاستگذاریهای کلان و مدیریت جنگ و صلح نقش داشت. همچنین دو مشاور عالی تحت عنوان چوابو (چپ) و اوبو (راست) به پادشاه مشاوره میدادند.
۳.نظام ۱۲ رتبهای اداری از زمان پادشاه سوسوریم، نظامی اداری با ۱۲ رتبه رسمی پیریزی شد که هر رتبه اختیارات، امتیازات، دستمزد و حوزه نفوذ خاصی داشت. این ساختار به تثبیت بوروکراسی، سازماندهی اشراف، و مدیریت منسجم کشور کمک کرد. مقامات برتر مانند دائهناگا، پیونگجانگسا و دائهساجا از جمله رتبهداران عالی محسوب میشدند.
۴.ساختار منطقهای: نظام پنجگانه (Obu / 五部) گوگوریو بهطور سنتی به پنج واحد قبیلهای-اداری تقسیم میشد: سونابو، جیروبو، سوننوبو، گوئونابو و گونابو. هرکدام توسط رئیس محلی اداره میشدند که به دربار مرکزی پاسخگو بود اما در عمل از خودمختاری گستردهای برخوردار بودند. این ساختار در طول زمان از حالت قبیلهای به شبهاستانی تکامل یافت.
۵.پایتختها و مراکز حکومتی گوگوریو در طول تاریخ خود چندین پایتخت داشت: جولبان، گواننا و در نهایت پیونگیانگ. علاوه بر این، از پایتختهای فرعی نیز برای کنترل بهتر مرزها و تمرکززدایی استفاده میشد. این مراکز معمولاً محل استقرار فرماندهان نظامی و مقامات محلی بودند.
۶.مقامات اصلی دربار -گوکسنگ (Guksang): نخستوزیر و مسئول اداره کشور -دائهناگا: رئیس اشراف و مسئول هماهنگی میان خاندانهای قدرتمند -چوابو / اوبو: مشاوران ارشد پادشاه -پیونگجانگسا: معاون اجرایی دولت مرکزی -دائهساجا: فرماندار نواحی بزرگ و مأمور کنترل ایالتها -دائهریونگ: فرمانده نظامی عالیرتبه
۷.رابطه اشراف و دربار
خاندانهای اشرافی مانند خاندان یئون (Yeon) جایگاه ویژهای در ساختار قدرت داشتند. در زمان ضعف پادشاهی، برخی از آنها دارای ساختار موازی سیاسی (دربار سایه) شدند و قدرت واقعی کشور را در دست گرفتند، مانند یئون گائهسومون در اواخر دوران گوگوریو.
۸.ساختار سیاسی و نظامی ترکیبی در گوگوریو، مرز روشنی میان سیاست و نظامیگری وجود نداشت. اغلب مقامات عالیرتبه همزمان فرمانده نظامی نیز بودند. این ویژگی به دلیل ماهیت نظامیگرای گوگوریو و جنگهای مستمرش با بویو، باکجه، شیلا، و امپراتوریهای چینی (هان، وی، تانگ) ایجاد شده بود.
۹.اصلاحات پادشاه سوسوریم
پادشاه سوسوریم با تصویب مجموعهای از اصلاحات، زمینهساز بوروکراسی منظم در گوگوریو شد. این اصلاحات شامل:
-رسمیسازی رتبهبندی مقامات
-تأسیس مدرسهٔ کنفوسیوسی برای آموزش نخبگان
-ایجاد قوانین اخلاقی و سیاسی با الهام از کنفوسیانیسم
-تقویت قدرت شاه در برابر اشراف
۱۰.روابط قبایل و دربار: سنت همپیمانی
اشراف بلندمرتبه در قالب همپیمانیهای قبیلهای با دربار و با یکدیگر اتحاد میبستند که نوعی از مشروعیت سنتی، قبیلهای و نخبگانمحور برای ساختار سیاسی کشور فراهم میکرد.
۱۱.نظام قضا اطلاعات مستقیمی از ساختار قضایی گوگوریو باقی نمانده، اما شواهد تاریخی و منابع چینی نشان میدهد که اشراف در دربار محاکمه میشدند و مردم عادی در سطح محلی توسط مأموران منطقهای یا اشراف پایینرتبه مورد قضاوت قرار میگرفتند. مجازاتها متنوع بوده و از تازیانه تا اعدام متفاوت بوده است.
۱۲.نقش زنان در دربار:در برخی دورهها مانند ملکه وو، ملکهمادر یا همسران سلطنتی نفوذ سیاسی قابل توجهی داشتند.
۱۳.دیوان اسناد سلطنتی: اسناد چینی و یافتههای باستانشناسی گواه آن است که گوگوریو دارای نظام بایگانیداری سلطنتی بوده که شامل قوانین، فرمانها و گزارشهای اجرایی بوده است.
۱۴.فرستادگان بازرسی (Sangsa): پادشاه مأمورانی ویژه به نام سانگسا اعزام میکرد که وظیفه بازرسی ایالات و ارزیابی عملکرد مقامات محلی را داشتند؛ نوعی سیستم نظارت درونی برای جلوگیری از فساد و شورش.
۱۵.سیاست مذهبی در خدمت سلطنت: از بودیسم و شمنباوری برای مشروعیتبخشی به سلطنت استفاده میشد. بسیاری از معابد سلطنتی به دستور پادشاه ساخته میشدند.
نظام اشرافیت
[ویرایش]نظام اشرافیت گوگوریو بهطور رسمی به رتبههایی از ۱ تا ۵ تقسیم میشد. این رتبهها که تحت عنوان «پوم» (品) شناخته میشدند که به افراد اجازه میدادند در سطوح مختلف حکومتی خدمت کنند. بالاترین مقام پس از پادشاه «تائهناگ» یا «کوکناگ» بود که عملکردی شبیه به صدراعظم داشت. سایر مقامها شامل فرمانده کل ارتش، وزیر مالیات، وزیر تشریفات، وزیر دربار و وزیر نگهبانان سلطنتی بودند. قدرت واقعی اغلب در دستان اشراف بلندپایهٔ خاندانهای قدیمی قرار داشت، که در قالب شورایی قدرتمند، نفوذ سیاسی چشمگیری داشتند.
نظام اداری
[ویرایش]ساختار اداری گوگوریو از چند سطح عمده تشکیل شده بود. پایتخت و شهرهای بزرگ تحت کنترل مستقیم دربار قرار داشتند، در حالی که نواحی مرزی و فتحشده به مناطق نظامی تقسیم میشدند که توسط ژنرالها یا اشراف محلی اداره میشدند. در این مناطق، فرمانداران محلی که گاهی از خاندان سلطنتی یا خاندانهای وفادار منصوب میشدند، وظایف نظامی، مالیاتی و قضایی را بهطور همزمان برعهده داشتند.
دربار سلطنتی گوگوریو نهتنها مرکز سیاست، بلکه جایگاه اجرای تشریفات مذهبی، دیپلماتیک و فرهنگی بود. کاخهای سلطنتی در شهرهای جولابو و پیونگیانگ با شکوه و نظم خاصی ساخته شده بودند و مکانهایی مانند «قصر آناک» یا «قلعه نانامسان» در مرکز فعالیتهای درباری بودند. پادشاه در آیینهای سالیانه، تاجی زرین با شمایل اژدها یا ققنوس بر سر میگذاشت که نمادی از قدرت آسمانی(اژدها و ققنوس) و مشروعیت زمینی بود.
تشریفات درباری شامل آیینهای دقیق سلطنتی، پذیرش سفرای خارجی، جشنهای پیروزی نظامی، و مراسم نیایش برای ارواح نیاکان بود. هر رویداد با نظم مشخص، با همراهی نوازندگان درباری، قربانیهای آیینی، و حضور مقامات طبقهبالا انجام میشد. دربار گوگوریو در این زمینه بهعنوان الگوی تشریفات سلطنتی در شبهجزیرهٔ کره شناخته میشود.
در زمینهٔ جانشینی، نظام مشخصی وجود نداشت؛ گرچه پسر ارشد معمولاً اولویت داشت، اما جانشینی بهویژه در دورانهای بحرانی، میتوانست میان برادران یا حتی عموزادگان پادشاه نیز صورت گیرد. این امر باعث بروز درگیریهای درونی، مانند شورش شاهزادگان، یا سوءاستفادهٔ اشراف از موقعیت ضعف سلطنت میشد. نمونهٔ مشهور آن، نزاعهای داخلی پس از مرگ یئون گائه سومون بود که به فروپاشی قدرت مرکزی و نهایتاً سقوط گوگوریو در برابر ائتلاف تانگ-شیلا انجامید.[۶۵][۶۶]
ارتش
[ویرایش]نیروی نظامی گوگوریو برخلاف ساختار عشیرهای اولیه، در دوره های بعدی خود تحت فرمان مرکزی و سازمانی یکپارچه بود. پژوهشها نشان میدهند که امپراتور گوگوریو فرمانده اصلی جنگی بود و حتی پادشاه «گوآنیانگ» (کاهرافنگ) عنوان «فرمانده عالی (征東大將軍)» دریافت کرد. در دوره گوانگ گائتو بزرگ (۳۹۱–۴۱۲ م)، ارتش به ششگان اصلی(شناساگر، سنگینسواران، پیادهسربازان، تیراندازان، توپبران و گارد) تقسیم و تحت فرماندهی متمرکز سازمان یافت؛ خود پادشاه شخصاً نیروی اصلی را هدایت میکرد.[۶۷]
- پرسنل فرماندهی: در سطح عالی، فرماندهانی چون «大模達» (Damo-dal – شبیه به «فرمانده کل») و «末客» (Malgak – نوعی ژنرال) وجود داشتند. مثلاً در قرن هفتم میلادی، اقیانوسسالار ییوجگون از خاندان یئون (연개소문) با لقب «막리지» (Makliji – مقامی نظامی رفیع) به «大模達» منصوب شد و حق فرماندهی عملی ارتش را بهدست گرفت.[۶۸]این افراد معمولاً از نجبای بزرگ ارتش (大族) بودند. در سطح پایینتر، هر استان (部) دارای فرماندهان محلی به نام «욕살» بود که مأمور هماهنگی دفاع منطقهای بودند.[۶۹] در کنار این ساختار رسمی، واحد آموزشی-نظامی «경당 (扃堂)» نیز وجود داشت که جوانان نجیبزاده را برای خدمات دولتی و نظامی آماده میکرد.[۷۰]
مأموریت ها و نقش در فتوحات
[ویرایش]در دوره گوانگ گائتو بزرگ ارتش گوگوریو بیش از ۵۰ هزار نفر را به درخواست شاه شیلای جنوبی اعزام کرد تا مانع حمله مشترک بکجه و ژاپن شوند؛ این نیرو توانست تا منطقه پایین دست رود نکتونگ (نزدیک پادو) پیشروی کرده و ائتلاف بکجه و ژاپن را شکست دهد. در همین دوران، گوانگ گائتو بزرگ از شمال و شرق نیز لشکرکشیهایی انجام داد و موفق شد به قبیلههای موئونگ و رود یالو تا چین میانه حمله کند و موئویگنو (後燕) را پشت مرزهای شمالی باز دارد. پس از گوانگ گائتو بزرگ،پسرش امپراتور جانگسو (۴۱۳–۴۵۳ م) با انتقال پایتخت به پیونگیانگ استراتژی خود را به سمت جنوب تغییر داد؛ او توانست در ۴۷۲ م بخشهای غربی رود یالو را تصرف کند و قلمرو گوگوریو را در شمال شبهجزیره کره تثبیت نماید.
در نبردهای کلیدی،گروه ویژه ای (احتمالا چئونگون) به شکل یک واحد خطشکن یا گارد ویژه ممکن است بوده باشد.در سلسله فرمانهای سلطنتی آمده که «نیروی زرهپوش» ارتش گوگوریو در کنگهای مهم جنوبی آشکارترین اثر را بر استراتژیهای کشورهای همسایه داشت،لذا این گروه به احتمال بسیار در فتح سرزمین های بکجه(در دوره گوانگ گائتو بزرگ و جانگسو) و شیلا(در زمان جانگسو)دفاع در برابر مهاجمان خارجی و کشاندن نبرد ها تا سواحل شرق به کار گرفته میشد.
آموزش و تمرین
[ویرایش]آموزش سربازان و داوطلبان گوگوریو فراتر از مانورهای نظامی مرسوم بود. به گزارش منابع چینی از دوره تانگ، در «경당»،جوانان نجیب خانوادههای سرشناش برای سالها تحت تعلیم قرار میگرفتند.آنان علاوه بر مطالعات کنفوسیوس، مهارت تیراندازی با کمان و مهارتهای رزمی را فرا میگرفتند؛ هدف این بود که این جوانان پس از رسیدن به بلوغ بتوانند یا در دستگاه حکومتی مشغول شوند یا به صفوف ارتش بپیوندند. بطور کلی، پادشاهان گوگوریو شکارهای دستهجمعی و تمرینات نظامی را نیز بهعنوان بخشی از آمادهسازی ارتش برگزار میکردند تا مهارت فردی و آمادگی عملی سربازان را افزایش دهند. دانش نظامی و فنون سوارکاری و تیراندازی در میان سربازان گوگوریو بسیار بالا بود.
تاکتیک ها و استراتژی های نظامی
[ویرایش]ارتش گوگوریو به داشتن اسبسواران سنگینزره (عقابسواران) مشهور بود. گزارشها نشان میدهد که گوگوریو واحدهای زرهپوش سوارهنظام با کیفیت برابر با پادشاهیهای چین میساخت؛ گوئنگائتو با تشکیل یگان سنگینسواره (همراه با توسعه صنعتی فولاد) توانست تا قلعههای لیائودونگ را بگیرد و قبایل شمالی مانچوری را وادار به عقبنشینی کند. علاوه بر حمله زرهپوشان، ارتش گوگوریو از شگردهای غافلگیرانه بهره میگرفت؛ برای نمونه، در نبرد معروف سالسو (612 م)کُـتل سوارت امپراتوری سویی را به کمین انداخت و نابود کرد. در نبردهای سبکتر، از رزم ترکیبی کمانداران و نیزهداران استفاده میشد. منابع تاریخی و باستانشناسی نشان میدهند که آموزش تیراندازی با کمان در مراکز «경당» بخشی از تربیت نظامی بود.
تجهیزات و تسلیحات
[ویرایش]گوگوریو در ساخت زره و تجهیزات رزمی توانایی بالایی داشت. هنر آهنگری و زرهسازی این کشور چنان بود که در بسیاری از بازماندههای دیرین (مانند مقبرهها) تعداد زیادی زره پوست و کلاهخود زرهی یافت شده است. مطالعات باستانشناختی میگوید در مدفنهای سرداری این عصر انواع و اقسام سلاح سرد از نیزههای بلند با سر مثلثی و نیزههای برگشکل گرفته تا شمشیرهای تمامفلزی، تبرها، و کمانهای مرکب به چشم میخورند. به گزارش پژوهشهای ملی کره، در گورهای اشراف، علاوه بر شمشیر و نیزه، «سلاحها، لوازم سوارکاری و زیورآلات» زیادی به عنوان هدایا و متعلقات تدفین یافت شده که تنوع بالای تسلیحات جنگی را نشان میدهد.بهعنوان مثال، یافتههایی از آرامگاههای گوگوریو زرههای فلزی لایهای، تیغههای بلند شمشیر و دهها سر نیزه مختلف را برجای گذاشته است.
موقعیت جغرافیایی فعالیت
[ویرایش]نیروهای گوگوریو عمدتاً در سرتاسر قلمرو آن از رود یالو در شمال تا نواحی مرکزی شبهجزیره کره در جنوب و حتی بخشهایی از مانچوری مرکزی مستقر بودند. در دوره قدرتمندی گوانگگائتو، قلمرو گوگوریو تمام شمال کره و بخشهای بزرگی از منچوری و حتی مناطقی در مغولستان داخلی را در بر میگرفت. از این رو، چئونگون فرضی احتمالاً در مناطق مرکزی حکومت قرار داشته و در خطوط مقدم نبردهای شمالی (مرز با قبایل ترکزبان یا چین شمالی) و جنگهای جنوبی (در دره رود هان گانگ و ناحیه کمربند جنوب سئول) فعال بود. برای مثال، لشکر اصلی گوگوریو پس از عبور از سرزمین شیلای میانه، تا حاشیه رود نکتونگ (جنوب) پیشروی کرد و دشمنان را شکست داد. جغرافیای پویای منچوری با کوهها و دشتهای فراخ، و آبراهههای بزرگ رودخانهای از ویژگیهای مهم منطقه نبرد بود که تاکتیکهای رزمی را بهویژه استفاده از سوارهنظام سنگین و سنگرهای کوهستانی تحت تأثیر قرار میداد.
ابعاد اجتماعی و فرهنگی
[ویرایش]سربازان گوگوریو از طبقات مختلف بودند. بنا بر منابع تاریخی، بخشی از ارتش را نجیبزادگان عظیم تشکیل میدادند که از طریق خدمات جنگاوری امتیازات اجتماعی میگرفتند. مراکز «경당» که محل آموزش جوانان نجیبزاده بود، نشان میدهد که طبقه اشراف دستکم بخشی از نیروهای باارزش را فراهم میکرد؛ دانشجویان اغلب از فرزندان خانوادههای دولتمند و نجیب بودند که هم تحصیلات دیوانی داشتند و هم آموزش نظامی میدیدند. سایر سربازان از میان دهقانان (سربازان ذخیره) و طبقه متوسط روستاها بودند که بر اساس نظام اجباری خدمت (گوشون) به ارتش پیوسته یا بهعنوان نیروی کمکی فراخوانده میشدند. حتی در منابع دوران گوریو (قرن دوازدهم) آمده که قشر «بیجونگ» (دهقانان) بیشترین سهم را در صفوف سپاه داشتند. فرهنگ نظامی گوگوریو همواره با فرهنگ غنی و تعامل شرق و غرب آمیخته بود. هنر و معماری این عصر، بهویژه در نقاشیهای دیواری مقبرهها، تصاویر متعددی از سربازان زرهپوش بر اسب و صحنههای شکار و رزمی دارد که نشاندهندهی غرور نظامی و تقدس جنگ است. پژوهشهای امروزی یادآوری میکنند که فرهنگ پویای گوگوریو، که ترکیبی از سنّتهای خود و تأثیرپذیری از چین و قبایل همسایه بود، به طور گسترده به بکجه و شیلای جنوب نیز منتقل شد و در شکلگیری فرهنگ سهپادشاهی مؤثر بود.
گهماموسا،سواره نظام قدرتمند گوگوریو
[ویرایش]
Gaemamusa (به زبان چینی 鎧馬武士) اصطلاحی است که در منابع کهن کرهای برای سوارهنظام سنگین زرهپوش به کار رفته است. این واژه به معنی «جنگجویی که تمام بدنش پوشیده از آهن است» میباشد.
از قرن سوم میلادی، به دلیل وجود معادن آهن در منطقهی لیائونینگ، گوگوریو به ساخت زرههای فولادی پیشرفته پرداخت.نقاشیهای دیوارنگارهی مقبرهها (مثل آرامگاه آنآک شماره ۳) از اوایل قرن چهارم نمایانگر سربازان و اسبانی با زره و کلاهخود آهنیاند. در دورههای اوج گوگوریو – به ویژه در زمان گوانگ گائتو بزرگ (حدود ۳۹۱–۴۱۳م) – این سوارهنظام سنگین توسعه یافته و نیروی ضربت اصلی لشکر محسوب میشد.
همزمان با فتوحات گستردهی گوانگ گائتو بزرگ، اغلب فرماندهی این یگانها را خود او به عهده داشت و لشکر سنگین زرهپوش، در فتح مناطقی همچون: بکجه، کنفدراسیون گایا و مهاجمان ژاپنی نقشی تعیینکننده داشت.
پس از گوانگ گائتو بزرگ نیز پسرش جانگسو بیستمین فرمانروای گوگوریو در ابتدا بکجه را تسخیر و سپس به شیلا چشم دوخت و در سال ۴۷۵ میلادی به شیلا حمله کرد،و در همان سال یعنی ۴۷۵ میلادی شیلا را تسخیر و پادشاه جابی را تسلیم خود کرد و بدین ترتیب شیلا تا سال ها خراج گذار گوگوریو شد.
ساختار زرهها و تسلیحات
[ویرایش]تجهیزات گهماموسا به شکلی طراحی شده بود که همزمان اسب و سوار را در برابر ضربات کشنده محافظت کند. بر اساس منابع باستانی و مطالعات باستانشناسی، ویژگیهای اصلی آن عبارت بودند از:
- وزن کلی:مجموع زره کامل سوار و زره اسب حدود 65–75 کیلوگرم برآورد میشود.
- زره بدنی: ترکیبی از صفحات فلزی (چالگاپ) بر روی هم چسبیده بود که تنه، سر و قسمتهای پایین بدن سوار را کامل میپوشاند. این صفحات کلفت و فولادی با ضربات متعدد کوبیده شده و سختافزاری محکم به وجود میآوردند.
- زره اسب: اسبان حامل گهماموسا نیز زرهپوش بودند. نقاشیهای دیواری و نمونههای موزهای نشان میدهند کلاهک فلزی مخصوصی (ماپیونگاپ) روی سر اسب را میپوشانید و حفاظت میکرد. پوششهای بلند فلزی بدن اسب را میپوشاند تا زیر زین و کمر حیوان نیز محافظت شوند. برای مچ و پاهای اسب نیز نوارهای فلزی معوج نصب میشد. بدین ترتیب، سر، گردن و بدن اسب تا زیر زین کاملاً زرهی بودند و فقط سمها بدون پوشش میماندند.
- تسلیحات: سلاح اصلی گهماموسا نیزهای بلند (سخ) بود که برای شکستن خطوط دشمن و حمله از فاصله طراحی شده بود. در کنار نیزه، شمشیرهای بلند (مانند 환두대도) یا سنبه کوتاه در کمر همراه داشتند تا درگیری نزدیک را بهعهده بگیرند. برخی منابع اشاره کردهاند که ممکن است از کمان نیز استفاده میکردهاند، اما وظیفه اصلی آنها نیروی ضربت در نبرد روان جنگ بود.
نقش جنگی و مشارکت در نبردها
[ویرایش]گهماموسا در صفوف سنگین لشکر گوگوریو قرار میگرفت و در نبردهای هجومی و تدافعی نقشی کلیدی داشت.
در فتوحات امپراتوری گوگوریو، این سوارهنظام پیشتاز حملات بود و خطوط دشمن را میشکست. برای مثال در فتح مناطق همسایه (شیلا،بکجه، گایا،بویو،مناطق مختلف چین و حتی در برابر یورشهای ژاپن) فرمانروایان گوگوریو و بهویژه گوانگ گائتو بزرگ شخصاً رهبری گهماموسا را بر عهده داشتند. در نبردهای دفاعی نیز بر اساس دیوارنگارههای گوگوریو، این سوارهنظام در ستون جلویی حرکت میکرد و مانع پیشروی دشمن میشد. بهعنوان مثال، در دیوارهنگارههای آرامگاههای آنآک و دئوخونگرینگ، Gaemamusa همیشه در ردیف نخست جلوی ارابهی پادشاه و شاهزادگان دیده میشود و در صف مقدم میراند. همین ساختار به آنها اجازه میداد در میدان نبرد مانند نفربر زرهی عمل کنند؛ یعنی با عبور از میان رگبار تیر و تبر دشمن، راه را برای پیادهنظام و سوارهنظام سبکتر باز کنند.
در جنگهای مشهور دورهی پایانی گوگوریو نیز، مانند جنگهای گوگوریو-تانگ در میانهی قرن هفتم، احتمالاً همچنان از Gaemamusa استفاده میشد. هرچند منابع مستقیم کمیاب است، اما میتوان پذیرفت که وظیفهی شکستن خطوط تانگ و متفرق کردن دشمن به این واحد واگذار میشد. (در نبرد معروف انسی در سال ۶۴۵م، هرچند گوگوریو نهایتاً پیروز شد، نقشی که سوارهنظام سنگین در دفاع و ضدحمله داشت برجسته گزارش شده است.)
تاریخ
[ویرایش]جنگهای گوگوریو-وی
[ویرایش]در آشفتگیهای بعد از سقوط سلسله هان، فرمانداریهای سابق هان از کنترل رهایی یافتند و توسط جنگسالاران مستقل و مختلف حکمرانی شدند. گوگوریو که با این فرمانداریهایی که توسط جنگسالاران خشن هدایت میشدند احاطه شده بود، اقدام به بهبود روابط با سلسله به تازگی ایجاد شدهٔ سائو وی در چین نمود و در سال ۲۲۰ به ان کشور خراج فرستاد. در سال ۲۳۸، گوگوریو به منظور نابود کردن فرمانداری لیائودونگ وارد یک اتحاد رسمی با وی شد.[ نیازمند منبع ]
زمانی که لیائودونگ سرانجام به دست سائو وی تصرف شد، همکاری بین گوگوریو و وی از بین رفت و گوگوریو به مرزهای غربی لیائودونگ حمله کرد. این موضوع باعث تحریک وی و ضد حمله آن در سال ۲۴۴ شد. بدین ترتیب گوگوریو در سال ۲۴۲ جنگهای گوگوریو – وی را آغاز کرد و سعی نمود تا با گرفتن یک دژ چینی دسترسی چینیها را از قلمروهای خود در کره قطع کند. اما کشور وی با حمله و شکست گوگوریو پاسخ این اقدام را داد. پایتخت در هواندو در سال ۲۴۴ توسط نیروهای وی نابود شد. گفته میشود که پادشاه دونگچون به همراه ارتش نابود شدهاش برای مدتی به سرزمین اوکجو در شرق فرار کرد. وی مجدداً در سال ۲۵۹ حمله نمود ولی در یانگمِنگ گوک شکست خورد. بر اساس سامگوک ساگی، پادشاه جونگچون ۵٫۰۰۰ سواره نظام سرآمد را جمعآوری کرده و سربازان مهاجم وی را شکست داد و هشت هزار نفر از نیروهای دشمن را سر برید.
بازسازی و توسعه بیشتر (۳۰۰ تا ۳۹۰)
[ویرایش]

در عرض تنها هفتاد سال، گوگوریو پایتختش هواندو را بازسازی کرد و مجدداً شروع به تهاجم به فرمانداریهای لیائودونگ، لیلانگ و زوانتو کرد. زمانی که گوگوریو قلمرو خود را به شبه جزیره لیائودونگ رساند، آخرین فرمانداری چینی در لیلانگ توسط پادشاه میچون مغلوب شده و در سال ۳۱۳ جذب گوگوریو شد. با این کار باقی مانده بخشهای شمالی شبه جزیره کره به تصرف درآمد.[۷۱] این فتوحات موجب پایان حکومت چینیها بر مناطق شمالی شبه جزیره کره شد که به مدت ۴۰۰ سال ادامه داشت. از آن زمان به بعد تا قرن هفتم میلادی، اولویت رقابت بر سر کنترل قلمرو شبهجزیره توسط سه پادشاهی کره انجام میگرفت.
گوگوریو در دوران حکومت گگوگوون در قرن چهارم با ناکامیها و شکستهای بزرگی روبرو شد. در اوایل قرن چهارم، قوم ژیانبی که از مغولهای عشایری بودند، شمال چین را تصرف کردند. در زمستان سال ۳۴۲، ژیانبیهای سلسلهٔ یان سابق که توسط قبیله مورونگ هدایت میشدند، حمله نموده و پایتخت گوگوریو در هواندو را نابود کردند، ۵۰ هزار مرد و زن گوگوریو را برای استفاده به عنوان نیروی کار برده به اسارت گرفتند، ملکه مادر و ملکه را به عنوان زندانی گرفته و گگوگوون را مجبور نمودند تا برای مدتی فرار کند. همچنین ژیانبی در سال ۳۴۶ بویو را نابود کرد و مهاجرت پناهندگان بویو به گوگوریو را تسریع کرد.[۷۲] در سال ۳۷۱، گونچوگو، گگوگوون را در نبرد چی یانگ کشت و پیونگیانگ، یکی از بزرگترین شهرهای گوگوریو را غارت کرد.[۷۳]
سوسوریم که جانشین گگوگوون شد، نهادهای کشور را تغییر داد تا آن را از یک بحران بزرگ نجات دهد. سوسوریم با روی آوردن به ثبات داخلی و اتحاد قبایل مختلف تسخیر شده، قوانین جدیدی را اعلام کرد، بودیسم را به عنوان دین دولتی در سال ۳۷۲ پذیرفت و یک مؤسسه آموزشی ملی به نام تائههاک (کرهای: 태학; هانجا: 太學) را ایجاد کرد.
با توجه به شکستهایی که گوگوریو از ژیانبی و بکجه متحمل شده بود، سوسوریم اصلاحات نظامی را با هدف جلوگیری از چنین شکستهایی در آینده ایجاد کرد.[۷۴][۷۵] ترتیبات داخلی سوسوریم زمینه را برای گسترش گوآنگگائتو فراهم کرد.[۷۶] جانشین او و پدر گوانگگهتو بزرگ، گگوگیانگ، به هویان، ایالت جانشین یان سابق، در سال ۳۸۵ و بکجه در سال ۳۸۶ حمله کرد[۷۷][۷۸] گوگوریو از ارتش خود برای محافظت و استثمار از مردم نیمه کوچ نشین استفاده کرد که به عنوان رعیت، سرباز پیاده یا برده خدمت میکردند، مانند مردم اوکجه در انتهای شمال شرقی شبه جزیره کره، و مردم مالگال در منچوری، که بعدها تبدیل به مردم جورجی شدند.
اوج قدرت گوگوریو (۳۹۱ تا ۵۳۱ بعد از میلاد)
[ویرایش]گوگوریو دوران طلایی خود را در دوران گوانگگهتو بزرگ و پسرش جانگسو تجربه کرد. در این دوران، قلمروهای گوگوریو شامل سه چهارم شبهجزیره کره، از جمله سئول کنونی، تقریباً تمام منچوری، و بخشهایی از مغولستان داخلی و روسیه کنونی بود. شواهد باستانشناسی وجود دارد که بر اساس اکتشافات ویرانههای قلعه گوگوریو در مغولستان، حداکثر گستره گوگوریو در مغولستان کنونی حتی بیشتر از آن به سمت غرب قرار دارد.[۷۹][۸۰][۸۱]
گوانگگهتو بزرگ امپراتوری بسیار قدرتمند بود که به دلیل گسترش سریع نظامی خود در قلمرو به یاد میآید.[۷۵] او نام عصر خود را یونگناک به معنی شادمانی داخلی گذاشت و با این کار بهطور قاطعانهای تأکید کرد گوگوریو اعتبار مشابهی با سلسلههای چینی دارد. گوانگگهتو بزرگ در طول لشکرکشیهای خود ۶۴ شهر محصور شده و ۱۴۰۰ روستا را فتح کرد.[۷۶][۸۲][۸۳][۸۴] در غرب، او قبایل همسایه خیتان را نابود کرد و بعداً به هویان حمله کرد و کل شبهجزیره لیائودونگ را فتح کرد.[۷۶][۸۲] در شمال و شرق، او بسیاری از بویو را ضمیمه کرد و سوشنها را که اجداد تونگوسی، یورچنها و منچوها بودند، فتح کرد. و در جنوب، او بکجه را شکست داد و تحت سلطه خود درآورد، به انحلال گایا کمک کرد و شیلا را پس از دفاع از آن در برابر ائتلافی از بکجه، گایا و ژاپن، تحت سلطه خود درآورد. گوانگگهتو بزرگ یک اتحاد تقریبی در شبهجزیره کره به دست آورد[۸۲][۸۵] و به کنترل بلامنازع بیشتر منچوری و بیش از دو سوم شبهجزیره کره دست یافت.[۸۲] کارهای گوانگگهتو بزرگ بر روی سنگ بنای بزرگی که پسرش جانگسو در جیان امروزی در مرز بین چین و کره شمالی برپا کرده بود، ثبت شد.
جانگسو (۴۱۳–۴۹۱) در سال ۴۱۳ به سلطنت رسید و در سال ۴۲۷ پایتخت را به پیونگیانگ که منطقه ای مناسب تر برای رشد به صورت یک پایتخت کلانشهری بود، منتقل کرد. این موضوع سبب رسیدن گوگوریو به سطحی بالا از موفقیتهای اقتصادی و فرهنگی شد. جانگسو مانند پدرش به گسترش سرزمینی گوگوریو به منچوری ادامه داد و به رودخانه سونگهوا در شمال رسید. او به خیتانها حمله کرد و سپس با متحدانش روران به دیدویو واقع در شرق مغولستان حمله کرد. جانگسو نیز مانند پدرش به اتحاد سه پادشاهی کره دست یافت.[۸۲] او بکجه و شیلا را شکست داد و از هر دو قلمرو زیادی به دست آورد.[۸۲] علاوه بر این، سلطنت طولانی جانگسو شاهد تکمیل ترتیبات سیاسی، اقتصادی و سایر نهادهای گوگوریو بود.[۷۶] جانگسو به مدت ۷۹ سال تا سن ۹۸ سالگی، طولانیترین سلطنت در تاریخ شرق آسیا، بر گوگوریو حکومت کرد.[ منبع خود منتشر شده ] در طول سلطنت مونجامیونگ، گوگوریو بویو را بهطور کامل ضمیمه کرد، که نشاندهنده دورترین گسترش گوگوریو در شمال است، در حالی که به نفوذ قوی خود بر پادشاهی شیلا و بکجه و قبایل ووجی و خیتان ادامه داد؛ گرچه اکثر مورخان دو کره بر امپراتوری بودن گوگوریو اتفاق نظر دارند اما واقعیت این است که گوگوریو در اکثر طول حیات خود نه آنقدر ضعیف بود که مثل تمام پادشاهیهای کره پادشاهی باشد و نه آنقدر قدرتمند بود که آن را امپراتوری بدانیم، گوگوریو همیشه یک قدرت منطقهای بود؛ البته در طول حیات گوانگتو و پسرش جانگسو و میراث این دو از این کشور در زمامداری خود بهویژه دوران شکوهمند جانگسو از این کشور یک ابرقدرت ساختند و عنوان امپراتوری لایق و بهجای این عصر میباشد، آن حجم از اقتدار و شکوفایی هرگز در طول تاریخ کره دیده نشد.
اختلافات داخلی (۵۳۱ تا ۵۵۱)
[ویرایش]گوگوریو در قرن ششم به اوج خود رسید. با این حال، پس از این، روند کاهشی پیوسته آغاز شد. آنجانگ ترور شد و برادرش آنوون جانشین او شد، که در دوران حکومتش جناحبندی اشرافی افزایش یافت. شکاف سیاسی عمیقتر شد زیرا دو جناح از شاهزادگان مختلف برای جانشینی دفاع کردند تا اینکه سرانجام یانگوون هشت ساله تاج گذاری کرد. اما جنگ قدرت هرگز بهطور قطعی حل نشد، زیرا قضات و حکام محلی خائن دارای ارتش خصوصی خودشان را به عنوان حکام بالفعل مناطق تحت کنترلشان منصوب کرده بودند، اعمال آنان عمدتاً فساد همهجانبه برای تجمیع ثروت ملی بود و از آن نیز برای گسترده ساختن و تقویت ارتشهای خصوصی استفاده میکردند و هم حاکمیت را تحت فشار و سیطره قرار میدادند و هم مخالفان همهٔ اقشار را سرکوب میساختند، بهمرور تنها دو عنصر قدرت در گوگوریو شکل گرفت که بر پادشاه کنترل کامل نیز داشتند و آن هم نظامیان و اشراف بودند که در میانهٔ قرن ششم درگیری گستردهای مخصوصاً با نبود پادشاه میان تمامی عناصر حکومتی رخ داد همچنین بویو و قبایل حاشیهای نیز شروع به سرکشی نمودند و کار به یک جنگ داخلی خانمانسوز کشیده شد و هرج و مرج سرتاسر کشور را برای سالها درگرفت.
با بهرهگیری از مبارزات داخلی گوگوریو، گروهی عشایری به نام توچوئه که از گوکترکها بودند در دهه ۵۵۰ به قلعههای شمالی گوگوریو حمله کردند و برخی از سرزمینهای شمالی گوگوریو را فتح نموده و ضربات کاری بر پیکر گوگوریو وارد ساختند، ارتش نیز که دیگر شکل منسجمی نداشت توانایی مقابله با دشمنان خارجی را نداشت. با تضعیف بیشتر گوگوریو و با ادامه جنگ داخلی بین اربابان فئودال بر سر جانشینی سلطنتی، بکجه و شیلا برای حمله به گوگوریو از جنوب در سال ۵۵۱ متحد شدند آنان نه تنها توانستند از سیطرهٔ گوگوریو که در سلطنت جانگسو و گوانگتو ریشه داشت دربیایند بلکه توانستند زمینهایی را تصرف سازند، پس از جنگی سخت بین گوگوریو و بکجه درحوالی سئول امروزی در قلعه هانسئونگ (منطقهای وافر از گوگوریو که بعدها بهمدت پانصد سال پایتخت چوسان شد و امروز نیز پایتخت کره جنوبیاست) ارتش گوگوریو به علل مذکور عقبنشینی کرد، بکجه که بدون کمک شیلا پیروز شده بود تلفات بسیار زیادی داده بود، شیلا عامدانه کمک نکرد و شهر را که دهها هزار کشته بر سرش داده بودند با کمترین تلفات از قوای کم بکجه به تصرف خود درآورد و به عبارتی پیمانشکنی کرد و در جنگ متعاقب آن بکجهٔ ضعیف را درهم کوبید این امر قدرت بکجه را نیز شدیداً به تحلیل برد و زمینهساز قدرتگیری شیلا شد (داستان و حکایتی معروف از تاریخ سه پادشاهی).[[۸۶] ][۸۷]
درگیریهای اواخر قرن ششم و هفتم
[ویرایش]در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم، گوگوریو اغلب با سلسلههای سوئی و تانگ چین درگیر درگیری نظامی بود. روابط آن با باکجه و شیلا پیچیده و متناوب بین اتحاد و دشمنی بود. همسایه آنها در شمال غربی، ترکهای شرقی بود که متحد اسمی گوگوریو بودند.
از دست دادن دره رودخانه هان توسط گوگوریو
[ویرایش]همانطور که گفته شد در سال ۵۵۱ پس از میلاد، بکجه و شیلا برای حمله به گوگوریو و فتح دره رودخانه هان، یک منطقه استراتژیک مهم در نزدیکی مرکز شبه جزیره و یک منطقه کشاورزی بسیار غنی، با یکدیگر متحد شدند که درنهایت شیلا بر منطقه تسلط یافت.
جنگ در وسط شبهجزیره کره، پیامدهای بسیار مهمی داشت. این امر عملاً بکجه را به ضعیفترین بازیگر شبه جزیره کره تبدیل کرد و به شیلا یک منبع مهم و منطقه غنی از جمعیت را به عنوان پایگاهی برای توسعه داد. درمقابل، این جنگ باعث شد گوگوریو این منطقه تجاری و پرجمعیت را از دست داده و بخشی از قوایش را بهجای چین صرف جنوب سازد. همچنین به شیلا دسترسی مستقیم به دریای زرد داد و تجارت مستقیم و دسترسی دیپلماتیک را به سلسلههای چینی باز کرد و پذیرش فرهنگ چینی توسط شیلا را تسریع کرد؛ بنابراین، شیلا میتوانست کمتر به گوگوریو برای عناصر تمدن تکیه کند و میتوانست فرهنگ و فناوری را مستقیماً از چین دریافت کند. این شیب فزاینده شیلا به چین منجر به اتحادی شد که برای گوگوریو در اواخر قرن هفتم فاجعهبار بود.
جنگ گوگوریو-سوئی
[ویرایش]در اواخر قرن ششم، چین پس از قرنها تحت اتحاد مجدد دودمان سویی درآمد و یکپارچه شد. این امر با هشدار در گوگوریو مواجه شد و پیونگوون با افزایش تدارکات نظامی و آموزش نیروهای بیشتر، آمادهسازی برای جنگ آینده را آغاز کرد، عناصر قدرت نیز با درایت شاه پس از دههها ستیز برای حفظ کشور متحد شدند.[۸۸] سویی به مراتب بزرگتر و قویتر از گوگوریو بود، گوگوریو با سلسله حملاتی مناطق جنوبی و دره رود هان را از شیلا پس گرفت بنابراین مرز جنوبی گوگوریو امن بود. در ابتدا اما، گوگوریو سعی کرد با دادن خراج به سویی، همانطور که پادشاهیهای کره تحت سیستم خراجی چین انجام داده بودند، سویی را راضی کند. با این حال، گوگوریو به اصرار بر رابطه برابر با سویی ادامه داد، چیزی که سویی قبول نداشته و آنان را بهعنوان حاکم زیردست میخواست متعاقباً با حفظ عنوان «تهوانگ» (امپراتور به زبان کرهای) شرق و حملات مداوم آن به قلمرو سویی، دیوان سویی را به شدت خشمگین کرد. علاوه بر این، شیلا و بکجه که هر دو در معرض حملات و تهدید گوگوریو بودند، از سویی برای مقابله با گوگوریو درخواست کمک کردند زیرا هر سه پادشاهی کره میخواستند سرزمینهای دیگران را برای حکومت بر شبهجزیره تصرف کنند و این دو تلاش کردند برای دستیابی به این اهداف، لطف سویی را جلب کنند.
تهاجمات گوگوریو و تلاشهای آن برای برابر کردن روابط با دودمان سویی در تضاد بود و تنشها را افزایش داد. در سال ۵۹۸، گوگوریو یک حمله پیشگیرانه به لیائوژی چین انجام داد که منجر به نبرد لینوگوان و تسلط نسبی بر ایالت همجوار لیائودونگ شد، این امر موجب شد امپراتور ون دستور حمله زمینی و دریایی گستردهای با صدها هزار نفر را بدهد که همگی به شکست منجر شد، در دریا کل قوای سویی با ترکیبی از حملات نیروی دریایی گوگوریو و طوفان غرق شد و امپراتوری سویی نه تنها کل ناوگان خود بلکه بخش قابل توجهی از ناوگان حمل و نقل با کاربرد عمدتاً تجاری را نیز از دست داد و کشور مختل شد. در زمین نیز پس از ماهها زد و خورد بهعلت ناتوانی در غلبه بر ارتش گوگوریو در نبرد مستقیم و غیرمستقیم و بیماریهای گسترده با تلفاتی سنگین عقبنشینی کردند.[۸۹] پس از این وقایع امپراتور ون بنیانگذار سویی با گوگوریو صلح کرد و از خواستههای خود دست کشیده، دستور داد دیگر بنیان جنگی با آن گذارده نشود و به عبارتی «اسم آن را نشنود» که جملهای معروف در نوشتههای مورخان و غیر مورخان آن دوره از او در باب گوگوریوست.
با این حال پسرش بهعنوان دومین و آخرین امپراتور سوئی راه وی را ادامه نداد و با کانالزنی و بسیج همهجانبه برای فتح گوگوریو آماده شد؛ اولین کارزار سویی علیه گوگوریو در سال ۶۱۲ بود که در آن سویی، طبق تاریخچه سلسله سوئی و دو سامگوک و کتب تاریخ کهن و نوی تانگ، ۳۰ لشکر، حدود ۱٬۱۳۳٬۸۰۰ سرباز رزمی آموزش دیده و مجرب را بسیج ساخته و ۲ میلیون نیروی شبه نظامی، تدارکاتی و سیاه لشکری، پنجهزار ادوات محاصره (عمدتاً منجنیق) و پنجاه هزار سواره نظام خبره نیز روانه گوگوریو کرد؛ طول این ارتش هنگام راهپیمایی به ۴۰۰ کیلومتر میرسید. او برای ماهها تمامی دژهای گوگوریو را تحت محاصره درآورد اما هیچیک سقوط نکردند و حتی یک قلعه نیز به تصرف درنیامد؛ در امتداد خط استحکامات گوگوریو در رودخانه لیائو، یک یگان متشکل از ۹ ارتش لشکر زرهپوش و نخبه، حدود ۳۰۵۰۰۰ سرباز، خطوط دفاعی اصلی را دور زدند و به سمت پایتخت گوگوریو در پیونگیانگ حرکت کردند تا به نیروهای دریایی سویی با ۱۲۰ هزار که دارای نیروهای تدارکاتی و ابزار محاصره بودند، برسند.[۹۰]
با این حال، گوگوریو توانست نیمی از کل نیروی دریایی سویی را طی یک کمین در حوالی پیونگیانگ شکست دهد بنابراین هنگامی که ارتش ۹ لشکر سویی سرانجام به پیونگیانگ رسیدند، آذوقه لازم برای یک محاصره طولانی را نداشتند. نیروهای سویی عقبنشینی کردند، اما ژنرال اولجی موندوک با فریب دادن سویی به کمین در رود سالسو، نیروهای گوگوریو را به پیروزی رساند. در نبرد سالسو، سربازان گوگوریو آب را از سدی رها کردند که ارتش سویی را شکافت و راه فرار آنها را قطع کرد. گفته میشود که از ۳۰۵٫۰۰۰ سرباز اصلی ۹ لشکر سویی، تنها ۲٫۷۰۰ نفر به سوی چین فرار کردند؛ امپراتور یانگگوانگ پس از مشاهده نابودی بهترین لشگران خود و ناتوانی در دستیابی به حتی یک سکونتگاه توسط ارتشهای رده پایینتر که تحت فرماندهی شخص خود بودند دستور به عقبنشینی داد.
نبرد ۶۱۳ بهعنوان سومین یورش نیز ناموفق بود اما بخاطر شورش سراسری در چین بخاطر قحطی و فشار سهمگین ناشی از جنگ، سال ۶۱۳ نیز با شورش ژنرال سویی یانگ ژوانگان علیه امپراتور یانگ پایان یافت، پس از سرکوب شورش وی در ۶۱۴ دوباره حمله کرد برای بار سوم، او توانست یک قلعه و خط اولیه استحکامات را فتح کند اما بخاطر شورشی مجدد و گستردهتر مجبور شد به چین بازگردد. امپراتور یانگ در حین جنگ داخلی حمله دیگری به گوگوریو برنامهریزی کرد، اما به دلیل وخامت اوضاع داخلی سویی هرگز نتوانست آن را انجام دهد. سویی به دلیل شورش علیه حکومت امپراتور یانگ و تلاشهای ناموفق او برای تسخیر گوگوریو ضعیف شد. آنها نمیتوانستند بیشتر حمله کنند زیرا استانهای واقع در قلب سویی پشتیبانی لجستیکی ارسال نمیکردند. شکستهای فاجعهبار سویی عامل اصلی فروپاشی آن و جنگ داخلی خونین متعاقب آن بشمار میآید.[۹۱]
جنگ گوگوریو-شیلا، جنگ گوگوریو تانگ و اتحاد شیلا-تانگ
[ویرایش]
در زمستان سال ۶۴۲، پادشاه یونگنیو نسبت به یون گهسومون، یکی از اشراف بزرگ گوگوریو، نگرانی داشت و با دیگر مقامات برای کشتن او توطئه کرد. با این حال، یون گهسومون خبر توطئه را دریافت کرد و پادشاه یونگنیو و ۱۰۰ مقام را کشت و کودتا را آغاز کرد. او برادرزاده یونگنیو، گو جانگ، را به عنوان پادشاه بوجانگ به تخت سلطنت نشاند، در حالی که کنترل واقعی گوگوریو را به عنوان تهمانگنیجی (جنرالیسیمو: به کره ای: 대막리지؛ هانجا: 大莫離支، موقعیتی معادل یک وزیر و منصب دوگانه مدرن در دست داشت). یون گهسومون در آغاز حکومت خود موضع آشتیجویانهای در قبال تانگ چین اتخاذ کرد. به عنوان مثال، او از تائوئیسم به بهای بودیسم حمایت کرد و به همین منظور در سال ۶۴۳، فرستادگانی را به دربار تانگ فرستاد و از حکیمان تائوئیست درخواست کرد که هشت نفر از آنها را به گوگوریو مهاجرت کنند. برخی از مورخان این کار را تلاشی برای آرام کردن تانگ و خرید زمان برای آماده شدن برای تهاجم تانگ میدانند که یون با توجه به جاهطلبیهایش برای ضمیمه کردن شیلا اجتناب ناپذیر بود.
با این حال، یون گهسومون موضعی تحریک آمیز فزاینده در برابر پادشاهی شیلا و تانگ چین اتخاذ کرد. به زودی، گوگوریو با بکجه اتحاد برقرار کرد و به شیلا حمله کرد، دایا سونگ (هپچون امروزی) و حدود ۴۰ قلعه مرزی توسط اتحاد گوگوریو-بکجه فتح شد.[۹۶] از اوایل قرن هفتم، شیلا هم توسط بکجه و گوگوریو که هنوز بهطور رسمی متحد نشده بودند، مجبور به دفاع شده بود، اما هر دو میخواستند قدرت شیلا را در دره هان از بین ببرند. در طول سلطنت پادشاه جینپیونگ، قلعههای متعددی به دست گوگوریو از دست رفت و حملات مداوم تلفاتی بر شیلا و مردم آن وارد کرد.[۹۷] در طول سلطنت جین پیونگ، شیلا درخواستهای مکرر به چین برای حمله به گوگوریو کرد.[۹۷] اگرچه این تهاجمات در نهایت ناموفق بود، در سال ۶۴۳، بار دیگر تحت فشار اتحاد گوگوریو-باکجه، جانشین جین پیونگ، ملکه سوندوک، از تانگ درخواست کمک نظامی کرد. اگرچه تایزونگ در ابتدا پیشنهادهای شیلا برای پرداخت خراج و درخواستهایش برای اتحاد را به دلیل زن بودن سوندوک رد کرده بود، اما بعداً به دلیل گسترش قلمرو خود در شرق، این پیشنهاد را پذیرفت. در سال ۶۴۴، تانگ آمادهسازی برای یک لشکرکشی بزرگ علیه گوگوریو را آغاز کرد.
در سال ۶۴۵، امپراتور تایزونگ، که جاهطلبی شخصی برای شکست گوگوریو داشت و مصمم بود در جایی که امپراتور یانگ شکست خورده بود، موفق شود، شخصاً حمله به گوگوریو را رهبری کرد. ارتش تانگ تعدادی از قلعههای گوگوریو، از جمله قلعه مهم یودونگ/لیادونگ (遼東城، در لیائوانگ امروزی، لیائونینگ) را تصرف کرد. در طول اولین لشکرکشی خود علیه گوگوریو، تایزونگ به طرز معروفی سخاوتمندانه به ساکنان شکست خورده قلعههای متعدد گوگوریو نشان داد و به سربازانش اجازه غارت و به بردگی گرفتن ساکنان را نداد و هنگامی که با اعتراض فرماندهان و سربازان خود مواجه شد، با پول خود به آنها پاداش داد. شهر آنسی (در هایچنگ امروزی، لیائونینگ)، که آخرین قلعه ای بود که شبهجزیره لیائودونگ را از کارهای دفاعی مهم پاک میکرد و به سرعت تحت محاصره قرار گرفت. در ابتدا، تایزونگ و نیروهایش به پیشرفت بزرگی دست یافتند، زمانی که نیروهای از نظر عددی پایینتر او یک نیروی امدادی گوگوریو را در نبرد کوه جوپیل در هم شکستند. شکست گوگوریو در کوه ژوپیل پیامدهای مهمی داشت، زیرا نیروهای تانگ بیش از ۲۰٫۰۰۰ سرباز گوگوریو را کشتند و ۳۶٫۸۰۰ نفر دیگر را اسیر کردند، که ذخایر نیروی انسانی گوگوریو را برای بقیه درگیری فلج کرد. با این حال، دفاع سرسختانه توسط ژنرال فرمانده دژ آنشی (که نامش بحثبرانگیز است اما بهطور سنتی اعتقاد بر این است که یانگ مانچون است) نیروهای تانگ را مهار کرد و در اواخر پاییز، با نزدیک شدن سریع زمستان و پایان یافتن منابع او، نیروهای تانگ تحت فرماندهی شاهزاده لی دائوزونگ در آخرین تلاش برای تصرف شهر تلاش کرد تا بارویی بسازد، اما زمانی که نیروهای گوگوریو موفق شدند کنترل آن را به دست بگیرند، ناکام ماند. پس از آن، تایزونگ تصمیم گرفت در مواجهه با نیروهای تقویتی گوگوریو، بدتر شدن شرایط آب و هوایی و وضعیت دشوار عرضه، عقبنشینی کند. این کارزار برای چینیهای تانگ ناموفق بود،[۹۸] پس از یک محاصره طولانی که بیش از ۶۰ روز به طول انجامید، نتوانستند قلعه آنسی را تصرف کنند. امپراتور تایزونگ بار دیگر در سالهای ۶۴۷ و ۶۴۸ به گوگوریو حمله کرد، اما هر دو بار شکست خورد.


امپراتور تایزونگ تهاجم دیگری را در سال ۶۴۹ آماده کرد، اما در تابستان درگذشت، احتمالاً به دلیل بیماری که در طول لشکرکشیهای کره ای خود به آن مبتلا شد. پسرش امپراتور گائوزونگ به مبارزات خود ادامه داد. به پیشنهاد کیم چونچو، اتحاد سیلا-تانگ ابتدا بکجه را در سال ۶۶۰ فتح کرد تا اتحاد گوگوریو–بکجه را از بین ببرد و سپس تمام توجه خود را به گوگوریو معطوف کرد. با این حال، امپراتور گائوزونگ نیز نتوانست گوگوریو را به رهبری یون گهسومون شکست دهد.[۹۹] یکی از برجستهترین پیروزیهای یون گهسومون در سال ۶۶۲ در نبرد ساسو (蛇水) به دست آمد، جایی که او نیروهای تانگ را نابود کرد و ژنرال مهاجم پانگ شیائوتای (龐孝泰) و هر ۱۳ پسرش را کشت.[۱۰۰] بنابراین، تا زمانی که یون گهسومون زنده بود، تانگ نتوانست گوگوریو را شکست دهد.
سقوط
[ویرایش]در تابستان ۶۶۶، یون گهسومون به علت طبیعی درگذشت و گوگوریو به دلیل جنگ جانشینی بین پسران و برادر کوچکترش دچار هرج و مرج شد و ضعیف شد. او در ابتدا به عنوان تهمانگنیجی، بالاترین مقامی که به تازگی در دوره حکومت یون گهسومون به دست آمده بود، توسط بزرگترین پسرش یون نامسنگ جانشین شد. از آنجایی که یون نامسانگ متعاقباً گشتی را در قلمرو گوگوریو انجام داد، شایعاتی هم مبنی بر اینکه یون نامسنگ قصد دارد برادران کوچکترش یون نامگئچون و یون نمسان را که مسئولیت آنها را در پیونگیانگ گذاشته بود را بکشد و اینکه یون نامگون و یون را به قتل رساند، منتشر شد. نمسان قصد داشت علیه یون نامسنگ شورش کند. هنگامی که یون نامسنگ متعاقباً مقامات نزدیک خود را به پیونگیانگ فرستاد تا تلاش کنند تا در مورد وضعیت جاسوسی کنند، یون نامگون آنها را دستگیر کرد و خود را تهمانگنیجی اعلام کرد و به برادرش حمله کرد. یون نامسنگ پسرش چئون هئون سونگ (泉獻誠) را فرستاد، زیرا یون نامسنگ نام خانوادگی خود را از یون (淵) به چون (泉) تغییر داد. امپراتور گائوزونگ این را یک فرصت دید و ارتشی را برای حمله و نابودی گوگوریو فرستاد. در میانه مبارزات قدرت گوگوریو بین جانشینان یون گهسومون، برادر کوچکترش، یون جونگتو، به طرف شیلا رفت.[۱۰۱]
در سال ۶۶۷، ارتش چین از رودخانه لیائو عبور کرد و قلعه شین/شین (新城، در فوشون مدرن، لیائونینگ) را تصرف کرد. نیروهای تانگ پس از آن با ضدحملههای یون نامگون مقابله کردند و با یون نامسنگ فراری پیوستند و هر گونه کمک ممکن را از آن دریافت کردند، اگرچه در ابتدا به دلیل مقاومت قادر به عبور از رودخانه یالو نبودند. در بهار ۶۶۸، لی جی توجه خود را به شهرهای شمالی گوگوریو معطوف کرد و شهر مهم بویو (扶餘، در نونگان امروزی، جیلین) را تصرف کرد. در پاییز ۶۶۸، او از رودخانه یالو عبور کرد و پیونگیانگ را در هماهنگی با ارتش شیلا تحت محاصره قرار داد.
یون نمسان و بوجانگ تسلیم شدند و در حالی که یون نامگون به مقاومت خود در داخل شهر ادامه داد، ژنرال او، راهب بودایی شین سونگ (信誠) علیه او روی آورد و شهر را به نیروهای تانگ تسلیم کرد. یون نامگون سعی کرد خودکشی کند، اما دستگیر شد و تحت درمان قرار گرفت. این پایان گوگوریو بود و تانگ گوگوریو را به قلمرو خود ضمیمه کرد و ژنرال شو رنگویی در ابتدا به عنوان محافظ کل، مسئولیت قلمرو سابق گوگوریو را بر عهده گرفت. اختلافات خشونتآمیز ناشی از مرگ یون گهسومون دلیل اصلی پیروزی تانگ و شیلا بود. اتحاد با شیلا نیز به لطف توانایی حمله به گوگوریو از جهتهای مخالف و کمکهای نظامی و لجستیکی شیلا بسیار ارزشمند بود.[۱۰۲] تانگ پس از سقوط گوگوریو، حفاظت آندونگ را در سرزمینهای سابق گوگوریو تأسیس کرد. [۱۰۳] [۱۰۴]
با این حال، مقاومت زیادی در برابر حکومت تانگ وجود داشت (که شیلا به آن دامن زد، که از اینکه تانگ به آن گوگوریو یا قلمرو بکجه نداد) ناراضی بود، و در سال ۶۶۹، به دنبال دستور امپراتور گائوزونگ، بخشی از مردم گوگوریو مجبور به نقل مکان به منطقه شدند. منطقه ای بین رودخانه یانگ تسه و رودخانه هوآی، و همچنین مناطق جنوب کوههای کینلینگ و غرب چانگان، تنها ساکنان قدیمی و ضعیف را در سرزمین اصلی باقی میگذارد. بیش از ۲۰۰٫۰۰۰ زندانی از گوگوریو توسط نیروهای تانگ گرفته و به چانگان فرستاده شدند. برخی از افراد وارد خدمت دولت تانگ شدند، مانند گو ساگی و پسرش گائو شیانژی (به زبان کره ای گو سونجی)، ژنرال مشهوری که در نبرد تالاس فرماندهی نیروهای تانگ را بر عهده داشت.
بنابراین شیلا بیشتر شبه جزیره کره را در سال ۶۶۸ متحد کرد، اما اتکای پادشاهی به سلسله تانگ چین بهای خود را داشت. تانگ برای آرام کردن شرق، تحت حاکمیت ژو رنگوی، محافظ عمومی ایجاد کرد، اما با مشکلات فزاینده ای بر ساکنان سابق گوگوریو و همچنین مقاومت شیلا در برابر باقی ماندن حضور تانگ در شبه جزیره کره مواجه شد. شیلا مجبور شد به زور در برابر تحمیل حکومت چین بر کل شبه جزیره مقاومت کند که منجر به جنگ شیلا–تانگ شد، اما قدرت خود آنها فراتر از رود تهدونگ گسترش نیافته بود. [ نیاز به نقل از ] اگرچه نیروهای تانگ از مناطق جنوب رودخانه تادونگ اخراج شدند، شیلا نتوانست قلمروهای سابق گوگوریو در شمال رود تهدونگ را که اکنون تحت سلطه تانگ بود، به دست آورد.
جنبشهای احیاگر
[ویرایش]پس از سقوط گوگوریو در سال ۶۶۸، بسیاری از مردم گوگوریو با شروع جنبشهای احیای گوگوریو علیه تانگ و شیلا شورش کردند. از جمله ژئوم موجام، دائه جونگ سانگ و چندین ژنرال معروف بودند. سلسله تانگ تلاش کرد اما نتوانست چندین فرماندهی را برای حکومت بر منطقه ایجاد کند.
در سال ۶۷۷، تانگ بوجانگ را به عنوان "پادشاه چوسون " منصوب کرد و او را به عنوان مسئول فرماندهی لیائودونگ در حفاظت عمومی برای آرام کردن شرق به عهده گرفت. با این حال، بوجانگ در تلاش برای احیای گوگوریو، سازماندهی پناهندگان گوگوریو و متحد شدن با قبایل موهه، به شورش علیه تانگ ادامه داد. او سرانجام در سال ۶۸۱ به سیچوان تبعید شد و سال بعد درگذشت.
حفاظت عمومی برای آرام کردن شرق توسط دولت تانگ برای حکومت و کنترل بر قلمروهای سابق گوگوریو سقوط کرده برقرار شد. ابتدا تحت کنترل ژنرال تانگ خوئه رنگوی قرار گرفت، اما بعداً بوجانگ به دلیل پاسخهای منفی مردم گوگوریو جایگزین شد. بوجانگ به دلیل کمک به جنبشهای احیای گوگوریو به تبعید فرستاده شد، اما فرزندان او جانشین او شدند. نوادگان بوجانگ در همان دوران شورش آن لوشان و شورش لی ژنجی (به کره ای یی جونگ-گی) در شاندونگ از تانگ اعلام استقلال کردند.[۱۰۵][۱۰۶] حفاظت عمومی برای آرام کردن شرق به " گوگوریو کوچک " تغییر نام داد تا اینکه در زمان سلطنت سئون در بالهه جذب شد.
گئوم موجام و آنسونگ برای مدت کوتاهی در قلعه هان (한성، 漢城، در شهرستان چاریونگ امروزی، استان هوانگهه جنوبی) برخاستند، اما وقتی آنسونگ تسلیم شیلا شد، شکست خوردند. گو آنسونگ دستور ترور ژئوم موجام را صادر کرد و به سیلا پناهنده شد و در آنجا مقدار کمی زمین به او داده شد تا بر آن حکومت کند. در آنجا، آنسونگ ایالت بودوک (보덕، 報德) را تأسیس کرد، شورشی را برانگیخت، که به سرعت توسط پادشاه شینمون سرکوب شد. سپس آنسونگ مجبور شد در پایتخت شیلا اقامت کند، عروس شیلا به او داده شد و مجبور شد نام خانوادگی سلطنتی «کیم» را انتخاب کند.
ته جونگسانگ و پسرش ته جویونگ، ژنرال سابق گوگوریو یا رئیس مالگال، پس از سقوط آن در سال ۶۶۸، بیشتر سرزمین شمالی گوگوریو را پس گرفتند و پادشاهی جین (진, 震) را تأسیس کردند که به بالهه تغییر نام داد. بعد از ۷۱۳ در جنوب بالهه، شیلا شبه جزیره کره را در جنوب رود تهدونگ کنترل کرد و منچوری (شمال شرقی چین امروزی) توسط بالهه فتح شد. بالهه خود را (به ویژه در مکاتبات دیپلماتیک با ژاپن) جانشین گوگوریو میدانست.
در سال ۹۰۱، ژنرال گونگ یه علیه شیلای متحد شورش کرد و بعداً گوگوریو جدید (در سال ۹۱۱ به تهبونگ تغییر نام داد) را تأسیس کرد که خود را جانشین گوگوریو میدانست. بعدها گوگوریو در مناطق شمالی از جمله سونگاک (کهسونگ امروزی) که پایگاه پناهندگان گوگوریو بود، سرچشمه گرفت.[۱۰۷] بعدها پایتخت اصلی گوگوریو در سونگاک، زادگاه وانگ گئون، یک ژنرال برجسته تحت فرماندهی گونگ یه، تأسیس شد. وانگ گئون از نوادگان گوگوریو بود و اصل و نسب خود را به یک قبیله نجیب گوگوریو میرساند. در سال ۹۱۸، وانگ گئون گونگ یه را سرنگون کرد و گوریو را به عنوان جانشین گوگوریو تأسیس کرد و ادعای منچوری را به عنوان میراث واقعی گوریو کرد. وانگ گئون در سال ۹۳۶ سه پادشاهی پسین را متحد کرد و گوریو تا سال ۱۳۹۲ بر شبه جزیره کره حکومت کرد.
در قرن دهم، بالهایی سقوط کرد و بسیاری از طبقه حاکم آن و آخرین ولیعهد دای گوانگ هیون به گوریو گریختند. پناهندگان بالهایی به گرمی مورد استقبال قرار گرفتند و توسط وانگ گئون در خانواده حاکم گنجانده شدند، که یک خویشاوندی خانوادگی قوی با بالهایی احساس کرد،[۱۰۸] بنابراین دو کشور جانشین گوگوریو را متحد کرد.
فهرست پادشاهان گوگوریو
[ویرایش]پادشاهان گوگوریو از عنوان تهوانگ («بزرگترین پادشاه») استفاده میکردند.
# | پرتره | نام (های) شخصی | دوران زندگانی (میلادی) | نام (های) پسامرگ | دوران پادشاهی (میلادی) | توضیحات | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
فارسی | هانگول/هانجا | فارسی | هانگول/هانجا | نسبت با پادشاه پیشین | پایتخت | ||||
۱ | گو جومونگ گو چومو گو سانگهه |
고주몽 (高朱蒙) 고추모 (高鄒牟) 고상해 (高象解) |
۵۸ ق. م~۱۹ ق. م | چومو سونگ دونگمیونگ دونگمیونگ سونگ |
추모성왕 (鄒牟聖王) 동명왕 (東明王) 동명성왕 (東明聖王) |
۱۹ ق. م~۳۷ میلادی | بنیانگذار گوگوریو | جولبونسونگ | |
۲ | هه یوری هه یوریو هه نوری |
해유리 (解琉璃) 해유류 (解孺留) 해누리 (解類利) |
۳۸ ق. م~۱۸ میلادی | یوری یوریمیونگ |
유리왕 (琉璃王) 유리명왕 (琉璃明王) |
۱۹ ق. م~۱۸ میلادی | پسر دونگمیونگ | جولبونسونگ از ۳ میلادی گونگنهسونگ | |
۳ | هه موهیول | 해무휼 (解無恤) | ۴~۴۴ | تموشین ته ههجوریو |
대무신왕 (大武神王) 대해주류왕 (大解朱留王) |
۱۸~۴۴ | پسر یوریمیونگ | گونگنهسونگ | |
۴ | هه سکجو | 해색주 (解色朱) | ۱۵~۴۸ | مینجانگ | 민중왕 (閔中王) | ۴۴~۴۸ | پسر یوریمیونگ | گونگنهسونگ | |
۵ | هه وو هه ئهرو هه مانگنه |
해우 (解憂) 해애루 (解愛婁) 해막래 (解莫來) |
۳۰~۵۳ | موبون | 모본왕 (慕本王) | ۴۸~۵۳ | پسر تموشین | گونگنهسونگ | |
۶ | گو گونگ گو اوسو |
고궁 (高宮) 고어수 (高於漱) |
۴۷~۱۴۶ | تهجو گوکجو |
태조[대]왕 (太祖[大]王) 국조왕 (國祖王) |
۵۳~۱۴۶ | نوه یوریمیونگ | گونگنهسونگ | |
۷ | گو سوسونگ | 고수성 (高遂成) | ۷۱~۱۶۵ | چاده | 차대왕 (次大王) | ۱۴۶~۱۶۵ | برادر تهجو | گونگنهسونگ | |
۸ | گو بکگو | 고백고 (高伯固) 고백구 (高伯句) |
۸۹~۱۷۹ | شینده | 신대왕 (新大王) | ۱۶۵~۱۷۹ | برادر تهجو و چاده | گونگنهسونگ | |
۹ | گو ناممو | 고남무 (高男武) | ؟ ~۱۹۷ | گگوگچون گوکیانگ |
고국천왕 (故國川王) 국양왕 (國襄王) |
۱۷۹~۱۹۷ | پسر شینده | گونگنهسونگ | |
۱۰ | گو یونوو گو لیمو |
고연우 (高延優) 고이이모 (高伊夷謨) |
؟ ~۲۲۷ | سانسانگ | 산상왕 (山上王) | ۱۹۷~۲۲۷ | پسر شینده | گونگنهسونگ | |
۱۱ | گو وویگو گو ویگونگ گو گیوچه |
고우위거 (高憂位居) 고위궁 (高位宮) 고교체 (高郊彘) |
۲۰۹~۲۴۸ | دونگچون دونگیانگ |
동천왕 (東川王) 동양왕 (東襄王) |
۲۲۷~۲۴۸ | پسر سانسانگ | گونگنهسونگ | |
۱۲ | گو یونبول | 고연불 (高然弗) | ۲۲۱~۲۷۰ | جونگچون جونگیانگ |
중천왕 (中川王) 중양왕 (中襄王) |
۲۴۸~۲۷۰ | پسر دونگچون | گونگنهسونگ | |
۱۳ | گو یانگنو گو یاگو |
고약로 (高藥盧) 고약우 (高若友) |
؟ ~۲۹۲ | سوچون سویانگ |
서천왕 (西川王) 서양왕 (西襄王) |
۲۷۰~۲۹۲ | پسر جونگچون | گونگنهسونگ | |
۱۴ | گو سانگبو گو ساپشیرو |
고상부 (高相夫) 고삽시루 (高歃矢婁) |
؟ ~۳۰۰ | بونگسانگ چیگال |
봉상왕 (烽上王) 치갈왕 (雉葛王) |
۲۹۲~۳۰۰ | پسر سوچون | گونگنهسونگ | |
۱۵ | ![]() |
گو اولبول گو اوبول |
고을불 (高乙弗) 고우불 (高憂弗) |
؟ ~۳۳۱ | میچون هویانگ |
미천왕 (美川王) 호양왕 (好壤王) |
۳۰۰~۳۳۱ | نوه سوچون | گونگنهسونگ |
۱۶ | ![]() |
گو سایو گو یو گو سه |
고사유 (高斯由) 고유 (高劉) 고쇠 (高釗) |
؟ ~۳۷۱ | گگوگوون | 고국원왕 (故國原王) | ۳۳۱~۳۷۱ | پسر میچون | گونگنهسونگ |
۱۷ | گو گوبو | 고구부 (高丘夫) | ؟ ~۳۸۴ | سوسوریم | 소수림왕 (小獸林王) | ۳۷۱~۳۸۴ | پسر گگوگوون | گونگنهسونگ | |
۱۸ | گو ایریون گو اوجیجی |
고이련 (高伊連) 고어지지 (高於只支) |
؟ ~۳۹۱ | گگوگیانگ | 고국양왕 (故國壤王) | ۳۸۴~۳۹۱ | پسر گگوگوون | گونگنهسونگ | |
۱۹ | گو دامدوک | 고담덕 (高談德) | ۳۷۴~۴۱۳ | گوانگگهتو بزرگ | 광개토왕 (廣開土王) | ۳۹۱~۴۱۳ | پسر گگوگیانگ | گونگنهسونگ | |
۲۰ | گو گوریون گو یون |
고거련 (高巨連) 고연 (高璉) |
۳۹۴~۴۹۱ | جانگسو | 장수왕 (長壽王) | ۴۱۳~۴۹۱ | پسر گوانگگهتو بزرگ | گونگنهسونگ از ۴۲۷ میلادی پیونگیانگ سونگ | |
۲۱ | گو ناوون گو اون |
고나운 (高羅雲) 고운 (高雲) |
؟ ~۵۱۹ | مونجامیونگ | 문자명왕 (文咨明王) | ۴۹۱~۵۱۹ | نوه جانگسو | پیونگیانگ سونگ | |
۲۲ | گو هونگان گو آن |
고흥안 (高興安) 고안 (高安) |
؟ ~۵۳۱ | آنجانگ | 안장왕 (安藏王) | ۵۱۹~۵۳۱ | پسر مونجامیونگ | پیونگیانگ سونگ | |
۲۳ | گو بویون گو یون |
고보연 (高寶延) 고연 (高延) |
؟ ~۵۴۵ | آنوون | 안원왕 (安原王) | ۵۳۱~۵۴۵ | پسر مونجامیونگ | پیونگیانگ سونگ | |
۲۴ | گو پیونگسونگ | 고평성 (高平成) | ؟ ~۵۵۹ | یانگوون یانگگانگ |
양원왕 (陽原王) 양강왕 (陽崗王) |
۵۴۵~۵۵۹ | پسر آنوون | پیونگیانگ سونگ | |
۲۵ | گو یانگسونگ گو یانگ گو تانگ |
고양성 (高陽成) 고양 (高陽) 고탕 (高湯) |
؟ ~۵۹۰ | پیونگوون پیونگگانگ |
평원왕 (平原王) 평강왕(平岡王) |
۵۵۹~۵۹۰ | پسر یانگوون | پیونگیانگ سونگ | |
۲۶ | گو تهوون گو وون |
고태원 (高泰院) 고원 (高元) |
؟ ~۶۱۸ | یونگیانگ پیونگیانگ |
영양왕 (嬰陽王) 평양왕 (平陽王) |
۵۹۰~۶۱۸ | پسر پیونگوون | پیونگیانگ سونگ | |
۲۷ | گو گونمو گو مو گو سونگ |
고건무 (高建武) 고무 (高武) 고성 (高成) |
؟ ~۶۴۲ | یونگنیو | 영류왕 (榮留王) | ۶۱۸~۶۴۲ | پسر پیونگوون | پیونگیانگ سونگ | |
۲۸ | گو بوجانگ گو جانگ |
고보장 (高寶藏) 고장 (高藏) |
؟ ~۶۶۸ | ندارد | ندارد | ۶۴۲~۶۶۸ | برادرزاده یونگیانگ و یونگنیو | پیونگیانگ سونگ |
تبارنامه پادشاهان گوگوریو
[ویرایش]دودمان گو | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱ ![]() پادشاه دونگمیونگ 동명왕 پادشاه گوگوریو ۳۷ ق. م ~ ۱۹ ق. م | |||||||||||||||||||||||||||||||
پادشاهان هه | دودمان بویو | ||||||||||||||||||||||||||||||
۲ ![]() پادشاه یوریمیونگ 유리명왕 ۱۹ ق. م ~ ۱۸ میلادی | بیریو 비류 | اونجو 온조 پادشاه بکجه | |||||||||||||||||||||||||||||
پادشاهان گو | |||||||||||||||||||||||||||||||
۳ ![]() پادشاه تموشین 대무신왕 ۱۸ ~ ۴۴ میلادی | ۴ ![]() پادشاه مینجانگ 민중왕 ۴۴ ~ ۴۸ میلادی | گو جهسا 고재사 | پادشاهی بکجه | ||||||||||||||||||||||||||||
۵ ![]() پادشاه موبون 모본왕 ۴۸ ~ ۵۳ میلادی | ۶ ![]() پادشاه تهجو 턔조왕 ۵۳ ~ ۱۴۶میلادی | ۷ ![]() پادشاه چاده 차대왕 ۱۴۶ ~ ۱۶۵ میلادی | ۸ ![]() پادشاه شینده 신대왕 ۱۶۵ ~ ۱۷۹ میلادی | ||||||||||||||||||||||||||||
۱۰ ![]() پادشاه سانسانگ 산상왕 ۱۹۷ ~ ۲۲۷ میلادی | ۹ ![]() پادشاه گگوگچون 고국천왕 ۱۷۹ ~ ۱۹۷ میلادی | ||||||||||||||||||||||||||||||
۱۱ ![]() پادشاه دونگچون 동천왕 ۲۲۷ ~ ۲۴۸ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱۲ ![]() پادشاه جونگچون 중천왕 ۲۴۸ ~ ۲۷۰ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱۳ ![]() پادشاه سوچون 서천왕 ۲۷۰ ~ ۲۹۲ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱۴ ![]() پادشاه بونگسانگ 봉상왕 ۲۹۲ ~ ۳۰۰ میلادی | گو دولگو 고돌고 | ||||||||||||||||||||||||||||||
۱۵ ![]() پادشاه میچون 미천왕 ۳۰۰ ~ ۳۳۱ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱۶ ![]() پادشاه گگوگوون 고국원왕 ۳۳۱ ~ ۳۷۱ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۱۷ ![]() پادشاه سوسوریم 소수림왕 ۳۷۱ ~ ۳۸۴ میلادی | ۱۸ ![]() پادشاه گگوگیانگ 고국양왕 ۳۸۴ ~ ۳۹۱ میلادی | ||||||||||||||||||||||||||||||
۱۹ ![]() پادشاه گوانگگهتو بزرگ 광개토대왕 ۳۹۱ ~ ۴۱۲ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۲۰ ![]() پادشاه جانگسو 장수왕 ۴۱۲ ~ ۴۹۱ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
گو جودا 고조다 | |||||||||||||||||||||||||||||||
۲۱ ![]() پادشاه مونجامیونگ 문자명왕 ۴۹۱ ~ ۵۱۹ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۲۲ ![]() پادشاه آنجانگ 안장왕 ۵۱۹ ~ ۵۳۱ میلادی | ۲۳ ![]() پادشاه آنوون 안원왕 ۵۳۱ ~ ۵۴۵ میلادی | ||||||||||||||||||||||||||||||
۲۴ ![]() پادشاه یانگوون 양원왕 ۵۴۵ ~ ۵۵۹ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۲۵ ![]() پادشاه پیونگوون 평원왕 ۵۵۹ ~ ۵۹۰ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
۲۶ ![]() پادشاه یونگیانگ 영양왕 ۵۹۰ ~ ۶۱۸ میلادی | ۲۷ ![]() پادشاه یونگنیو 영류왕 ۶۱۸ ~ ۶۴۲ میلادی | گو تهیانگ 고대양 | |||||||||||||||||||||||||||||
۲۸ ![]() پادشاه بوجانگ 보장왕 ۶۴۲ ~ ۶۶۸ میلادی | |||||||||||||||||||||||||||||||
گو دوکمو 고덕무 | |||||||||||||||||||||||||||||||
پرچم ها
[ویرایش]-
پرچم ملی امپراتوری گوگوریو
-
پرچم نظامی ثابت
-
تونگو (پرچم نظامی اواسط سده ۵ میلادی)
-
سانگیونگچونگ (پرچم نظامی اواخر سده ۵ میلادی)
تصویر سازی مدرن
[ویرایش]سریال
[ویرایش]- مجموعه تلویزیونی جومونگ (2006)
- مجموعه تلویزیونی فرمانروا ته جویونگ(2006)
- مجموعه تلویزیونی یون گهسومون(2006)
- مجموعه تلویزیونی افسانه(2007)
- مجموعه تلویزیونی سرزمین بادها(2008)
- مجموعه تلویزیونی شاهزاده جامیونگ گو(2009)
- مجموعه تلویزیونی گوانگگهتو فاتح بزرگ(2011)
- مجموعه تلویزیونی گل و شمشیر(2013)
فیلم
[ویرایش]جستارهای وابسته
[ویرایش]- پایتخت و آرامگاههای امپراتوری گوگوریو
- مجموعه آرامگاههای گوگوریو
- دودمان گوجوسان (چوسان قدیم)
- جنگ گوگوریو–وی
- هواندو
پانویس
[ویرایش]- ↑ 조상헌 (1997). 고구려 인구에 관한 시론.
- ↑ "Koguryŏ | ancient kingdom, Korea". Britannica. Encyclopædia Britannica, Inc. Retrieved 24 January 2023.
- ↑ Barnes, Gina (2013). [[[:الگو:GBurl]] State Formation in Korea: Emerging Elites]. Routledge. p. 20. ISBN 978-1-136-84104-0.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Narangoa, Li; Cribb, Robert (2014). [[[:الگو:GBurl]] Historical Atlas of Northeast Asia, 1590–2010: Korea, Manchuria, Mongolia, Eastern Siberia]. Columbia University Press. p. 152. ISBN 978-0-231-16070-4.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Wechsler, Howard J. (1979). "T'ai-tsung (reign 626–49) the consolidator". In Twitchett, Denis (ed.). [[[:الگو:GBurl]] The Cambridge History of China: Volume 3, Sui and T'ang China, AD 589–906, Part 1]. Cambridge University Press. p. 231. ISBN 978-0-521-21446-9.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ «Korean History | KTG® Tours | Three Kingdoms: Koguryo, Paekje & Silla». www.north-korea-travel.com. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۵-۰۴.
- ↑ "Goguryeo | Kingdom, Map, Korea, & History | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). 2025-04-07. Retrieved 2025-05-04.
- ↑ "Military history of Goguryeo". Wikipedia (به انگلیسی). 2025-01-20.
- ↑ Kessler, P. L. "Kingdoms of East Asia - Koguryo / Goguryeo (Korea)". The History Files (به انگلیسی). Retrieved 2025-05-04.
- ↑ "Korean Cultural Centre". Korean Cultural Centre (به انگلیسی). Retrieved 2025-05-06.
- ↑ "Goguryeo". World History Encyclopedia. Retrieved 2019-04-14.
- ↑ Kim, Hakjoon (1995). [[[:الگو:GBurl]] Rediscovering Russia in Asia: Siberia and the Russian Far East]. Routledge. p. 303.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Bedeski, Robert (2021). [[[:الگو:GBurl]] Dynamics Of The Korean State: From The Paleolithic Age To Candlelight Democracy]. WSPC. p. 133. Retrieved 18 July 2023.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Matray, James (2016). [[[:الگو:GBurl]] Crisis in a Divided Korea: A Chronology and Reference Guide]. ABC-CLIO. p. 7. Retrieved 18 July 2023.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ "고구려 건국연대를 아시나요?". 현장언론 민플러스 (به کرهای). 2018-02-13. Retrieved 2024-12-16.
- ↑ 정, 구복. "김부식 (金富軾)". 한국민족문화대백과사전 [Encyclopedia of Korean Culture] (به کرهای). Academy of Korean Studies.
- ↑ 환단고기북콘서트STB (2018-03-15), 환단고기가 밝히는 고구려 900년 역사의 완전한 복원 3가지, 태조 해모수, 해모수의 고향이름이 고구려, 그래서 고주몽이 북부여에서 고구려로 바꿈, retrieved 2024-12-16
- ↑ «169. The sovereignty over South Korea belongs to Japan!? —Countermeasures against South Korea regarding to the "Takeshima Issue," Part 2». teikoku-denmo.jp. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۲-۱۶.
- ↑ "삼국사기 고구려 본기 제 28대 보장왕 (48)". 역사, 경제 글방 (به کرهای). 2012-04-23. Retrieved 2024-12-17.
- ↑ www.stb.co.kr. "한문화중심채널 STB상생방송 - 900년 고구려(고고리)". www.stb.co.kr (به کرهای). Retrieved 2024-12-17.
- ↑ "창세역사 성인열전 | 천하 사방에 다물多勿의 기상을 펼친 고구려 광개토태왕, 고담덕(上) :: 증산도 월간개벽". www.greatopen.net (به کرهای). Retrieved 2024-12-17.
- ↑ "카카오TV". tv.kakao.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-12-17.
- ↑ 인문학콘텐츠연구소 (2022-02-28). "우리가 몰랐던 삼국시대 이야기". Brunch Story (به کرهای). Retrieved 2024-12-17.
- ↑ "고구리 역사 900여년?". 네이버 블로그 | ♡ 가야사슴농장 ♡ (به کرهای). Retrieved 2024-12-17.
- ↑ "[플러스 코리아(Plus Korea)] 고구려 사직은 700년인가 900년인가?." 플러스 코리아(Plus Korea) (به کرهای). 2008-01-30. Retrieved 2024-12-17.
- ↑ "900년 고구려 38년 수나라, 누가 지배자인가: 재외동포신문방송편집인협회". gkjournal.org (به کرهای). 2023-02-06. Retrieved 2024-12-17.
- ↑ «complex of Koguryo Tombs - unesco». whc.unesco.org. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۲-۱۷.
- ↑ "Goguryeo | Kingdom, Map, Korea, & History | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). Retrieved 2025-01-09.
- ↑ 장병진 (2020-04). "기원전 4~2세기 요동 정세와 고구려의 성립". 역사와실학 (به کرهای). 71: 5–32. doi:10.31335/HPTS.2020.04.71.5. ISSN 1976-1023.
{{cite journal}}
: Check date values in:|date=
(help) - ↑ BYUNGJIN, JANG (2020). "The change of the situation in the Liaodong area and the establishment of Koguryo in the 4th~2nd centuries BCE". THE YEOKSA AND SILHAK (به کانوریایی) (71). ISSN 1976-1023.
- ↑ 환단고기북콘서트STB (2018-03-15), 환단고기가 밝히는 고구려 900년 역사의 완전한 복원 3가지, 태조 해모수, 해모수의 고향이름이 고구려, 그래서 고주몽이 북부여에서 고구려로 바꿈, retrieved 2024-12-16
- ↑ "디지털 삼국유사 사전, 박물지 시범개발". 문화콘텐츠닷컴. Korea Creative Content Agency. Archived from the original on 19 November 2018. Retrieved 6 February 2017.
- ↑ Beckwith 2007, p. 33.
- ↑ Zhang, Xuefeng (2010). "The Formation of East Asian World during the 4th and 5th Centuries: A Study Based on Chinese Sources". Frontiers of History in China. 5 (4): 525–548. doi:10.1007/s11462-010-0110-z. ISSN 1673-3401.
- ↑ "In the year 11 AD, he (Wang Mang) ordered the Koguryo people to attack the Hsiung-nu. When they refused, their ruler was murdered by the Han governor of Liao-hsi and 'so the Maek [i.e., Koguryo] people raided the frontier even more'."
- ↑ 先是,莽發高句驪兵,當伐胡,不欲行,郡強迫之,皆亡出塞,因犯法為寇。
- ↑ Byington 2003, p. 234.
- ↑ Byington 2003, p. 194.
- ↑ Byington 2003, p. 233.
- ↑ Book 37 of Samguk sagi Monographs recorded: 高句麗始居中國北地,則漸東遷于浿水之側
- ↑ Aikens 1992, pp. 191–196.
- ↑ Book 28 of Samguk Sagi: Baekje's Records Volume 6: 「秦、漢亂離之時,中國人多竄海東。」
- ↑ Book 13 of Samguk sagi Goguryeo's Records:秋八月,王命鳥伊烏伊、摩離,領兵二萬,西伐梁貊,滅其國,進兵襲取漢高句麗縣。
- ↑ Book of Han Volume 28 Part 2 玄菟郡,戶四萬五千六,口二十二萬一千八百四十五。
- ↑ Book of the Later Han Volume 85 Treatise on the Dongyi
- ↑ 조현설. "유화부인". Encyclopedia of Korean Folk Culture. National Folk Museum of Korea. Retrieved 30 April 2018.
{{cite web}}
: C1 control character in|url=
at position 37 (help) - ↑ De Bary, Theodore; Peter H., Lee (1997). [[[:الگو:GBurl]] Sources of Korean Tradition]. Columbia University Press. pp. 24–25. ISBN 978-0-231-12031-9.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Doosan Encyclopedia 하백 河伯. Doosan Encyclopedia.
- ↑ Encyclopedia of Korean Culture 하백 河伯. Encyclopedia of Korean Culture.
- ↑ Ilyon, "Samguk Yusa", Yonsei University Press, p. 45
- ↑ Ilyon, "Samguk Yusa", p. 46
- ↑ Encyclopedia of Korean Culture (به کرهای)
- ↑ Doosan Encyclopedia Online[پیوند مرده] (به کرهای)
- ↑ Ilyon, "Samguk Yusa", pp. 46–47
- ↑ 《三国史记》:“六年 秋八月 神雀集宫庭 冬十月 王命乌伊扶芬奴 伐太白山东南人国 取其地为城邑。十年 秋九月 鸾集于王台 冬十一月 王命扶尉 伐北沃沮灭之 以其地为城邑”
- ↑ "The Pride History of Korea". Archived from the original on 2007-05-28.
- ↑ Gina L. Barnes, "State Formation in Korea", 2001 Curzon Press, p. 22 [بدون شابک]
- ↑ Ki-Baik Lee, "A New History of Korea", 1984 Harvard University Press, p. 24 [بدون شابک]
- ↑ Ki-Baik Lee, "A New History of Korea", 1984, Harvard University Press, p. 36
- ↑ "History: King Sansang". KBS. March 2015. Retrieved 30 August 2023.
- ↑ de Crespigny, Rafe (2007), A Biographical Dictionary of Later Han to the Three Kingdoms, Brill, p. 988
- ↑ 'Gina L. Barnes', "State Formation in Korea", 2001 Curzon Press, pp. 22–23'
- ↑ "Goguryeo | Kingdom, Map, Korea, & History | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). 2025-04-07. Retrieved 2025-05-03.
- ↑ Hatada, Takashi. A History of Korea
- ↑ "Goguryeo | Kingdom, Map, Korea, & History | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). 2025-04-07. Retrieved 2025-05-03.
- ↑ "Goguryeo". Wikipedia (به انگلیسی). 2025-04-29.
- ↑ Cartwright, Mark. "Gwanggaeto the Great". World History Encyclopedia (به انگلیسی). Retrieved 2025-05-06.
- ↑ 노, 태돈. "고구려 (高句麗)". 한국민족문화대백과사전 [Encyclopedia of Korean Culture] (به کرهای). Academy of Korean Studies.
- ↑ "고구려". 위키백과, 우리 모두의 백과사전 (به کرهای). 2025-04-03.
- ↑ «우리역사넷». contents.history.go.kr. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۵-۰۶.
- ↑ 'Ki-Baik Lee', "A New History of Korea", 1984 Harvard University Press, page 20
- ↑ Tennant, Charles Roger (1996). [[[:الگو:GBurl]] A History of Korea] (به انگلیسی). Routledge. p. 22. ISBN 978-0-7103-0532-9. Retrieved 10 October 2016.
Soon after, the Wei fell to the Jin and Koguryŏ grew stronger, until in 313 they finally succeeded in occupying Lelang and bringing to an end the 400 years of China's presence in the peninsula, a period sufficient to ensure that for the next 1,500 it would remain firmly within the sphere of its culture. After the fall of the Jin in 316, the proto-Mongol Xianbei occupied the North of China, of which the Murong clan took the Shandong area, moved up to the Liao, and in 341 sacked and burned the Koguryŏ capital at Hwando. They took away some thousands of prisoners to provide cheap labour to build more walls of their own, and in 346 went on to wreak even greater destruction on Puyŏ, hastening what seems to have been a continuing migration of its people into the north-eastern area of the peninsula, but Koguryŏ, though temporarily weakened, would soon rebuild its walls and continue to expand.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Encyclopedia of World History, Vol I, p. 464 Three Kingdoms, Korea, Edited by Marsha E. Ackermann, Michael J. Schroeder, Janice J. Terry, Jiu-Hwa Lo Upshur, Mark F. Whitters, شابک ۹۷۸−۰−۸۱۶۰−۶۳۸۶−۴ISBN 978-0-8160-6386-4.
- ↑ Kim, Jinwung (2012). [[[:الگو:GBurl]] A History of Korea: From "Land of the Morning Calm" to States in Conflict] (به انگلیسی). Indiana University Press. p. 34. ISBN 978-0-253-00078-1. Retrieved 10 October 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ 'William E. Henthorn', "A History of Korea", 1971 Macmillan Publishing Co. , p. 34
- ↑ ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ ۷۶٫۲ ۷۶٫۳ Yi, Ki-baek (1984). [[[:الگو:GBurl]] A New History of Korea] (به انگلیسی). Harvard University Press. pp. 38–40. ISBN 978-0-674-61576-2. Retrieved 11 October 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ "국양왕". KOCCA. Korea Creative Content Agency. Retrieved 11 October 2016.
- ↑ "Kings and Queens of Korea". KBS World Radio. Archived from the original on 24 October 2016. Retrieved 10 October 2016.
- ↑ 김운회 (4 February 2014). "한국과 몽골, 그 천년의 비밀을 찾아서". Pressian. Korea Press Foundation. Retrieved 11 October 2016.
- ↑ 成宇濟. "고고학자 손보기 교수". 시사저널. Archived from the original on 13 March 2018. Retrieved 11 October 2016.
- ↑ "[초원 실크로드를 가다](14)초원로가 한반도까지". 경향신문. The Kyunghyang Shinmun. 19 August 2009. Retrieved 11 October 2016.
- ↑ ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ ۸۲٫۲ ۸۲٫۳ ۸۲٫۴ ۸۲٫۵ Kim, Jinwung (2012). [[[:الگو:GBurl]] A History of Korea: From "Land of the Morning Calm" to States in Conflict] (به انگلیسی). Bloomington: Indiana University Press. pp. 35–36. ISBN 978-0-253-00078-1. Retrieved 15 July 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Tudor, Daniel (2012). [[[:الگو:GBurl]] Korea: The Impossible Country: The Impossible Country] (به انگلیسی). Tuttle Publishing. ISBN 978-1-4629-1022-9. Retrieved 15 July 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Szczepanski, Kallie.
- ↑ "Kings and Queens of Korea". KBS World Radio. Korea Communications Commission. Archived from the original on 28 August 2016. Retrieved 7 October 2016.
- ↑ A history of Korea.
- ↑ Arts of Korea.
- ↑ "평원왕[平原王, ?~590]".
- ↑ Book of Sui.
- ↑ Imperial Chinese military history.
- ↑ Samguk Sagi,Yusa.
- ↑ Imperial Chinese military history.
- ↑ Imperial Chinese military history.
- ↑ Imperial Chinese military history.
- ↑ Imperial Chinese military history.
- ↑ Cartwright, Mark (2016-10-05). "Goguryeo". World History Encyclopedia.
- ↑ ۹۷٫۰ ۹۷٫۱ "진평왕". The Academy of Korean Studies. Archived from the original on 2011-06-10.
- ↑ Encyclopedia of World History, Vol I, p. 464 Three Kingdoms, Korea, Edited by Marsha E. Ackermann, Michael J. Schroeder, Janice J. Terry, Jiu-Hwa Lo Upshur, Mark F. Whitters, شابک ۹۷۸−۰−۸۱۶۰−۶۳۸۶−۴ISBN 978-0-8160-6386-4.
- ↑ Ring, Trudy; Watson, Noelle; Schellinger, Paul (2012). [[[:الگو:GBurl]] Asia and Oceania: International Dictionary of Historic Places] (به انگلیسی). Routledge. p. 486. ISBN 978-1-136-63979-1. Retrieved 16 July 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ "통일기". 한국콘텐츠진흥원. Korea Creative Content Agency. Retrieved 4 November 2016.
- ↑ Yi, Ki-baek (1984). [[[:الگو:GBurl]] A New History of Korea] (به انگلیسی). Harvard University Press. p. 67. ISBN 978-0-674-61576-2. Retrieved 2 August 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Graff, David (2003). [[[:الگو:GBurl]] Medieval Chinese Warfare 300–900] (به انگلیسی). Routledge. p. 200. ISBN 978-1-134-55353-2. Retrieved 6 November 2016.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Wang 2013, p. 81.
- ↑ Xiong 2008, p. 43.
- ↑ 《資治通鑑·唐紀四十一》
- ↑ 《資治通鑑·唐紀四十三》
- ↑ "(2) 건국―호족들과의 제휴". 우리역사넷 (به کرهای). National Institute of Korean History. Retrieved 23 March 2018.
- ↑ 박용운. "'고구려'와 '고려'는 같은 나라였다". 조선닷컴. Chosun Ilbo. Archived from the original on 22 June 2017. Retrieved 23 March 2018.
منابع
[ویرایش]- Beckwith, Christopher I. (2007). Koguryo: The Language of Japan's Continental Relatives: An Introduction to the Historical-Comparative Study of the Japanese-Koguryoic Languages, with a Preliminary Description of Archaic Northeastern Middle Chinese (Second ed.). Brill. ISBN 978-90-474-2028-6.
- Mohan, Pankaj (2011), "Contending Perspectives on Koguryo: A Fresh Look at China's Northeast Project", The Dong Gook Sa Hak, 50: 53–93.
- Pozzi, Alessandra; Janhunen, Juha Antero; Weiers, Michael, eds. (2006). Tumen Jalafun Jecen Aku: Manchu Studies in Honour of Giovanni Stary. Vol. 20 of Tunguso Sibirica. Giovanni Stary (Contributor). Otto Harrassowitz Verlag. ISBN 978-3-447-05378-5.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - Yoon, Hwy-tak (2004), "China's Northeast Project: Defensive or Offensive Strategy?" (PDF), East Asian Review, 16 (4): 99–121, archived from the original (PDF) on 2012-11-14, retrieved 2013-01-10.
- ویکیپدیای انگلیسی
- Ambiguity in the founding date of Goguryeo
- Stone inscription of GwangGaeto The Great

- صفحههای بدون شابک
- تاریخ کره
- ۳۷ (پیش از میلاد)
- امپراتوریهای پیشین
- انحلالهای ۶۶۸ (میلادی) در آسیا
- انحلالهای ۶۶۸ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۳۷ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در سده ۱ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در سده ۷ (میلادی)
- بنیانگذاریها در سده ۱ (پیش از میلاد) در آسیا
- بنیانگذاریها در هزاره ۱ (پیش از میلاد)
- بنیانگذاریهای دهه ۳۰ (پیش از میلاد)
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- پادشاهیهای پیشین
- سه پادشاهی کره
- کشورهای پیشین در تاریخ کره
- کشورهای قدیم در شرق آسیا
- گوگوریو